در 31 سال پیش در چنین شبی یاران امام (ره) بعد از شش ماه تلاش شبانهروز به نتیجه رسیدن که وقت عملیات در منطقه جنوب (اروندرود) رسیده که فرماندهان با مشورت با مسئولین جنگ روز سوم دیماه را برای آغاز عملیاتی بانام کربلای 4 و رمز مبارک یا محمد رسولالله (ص) انتخاب کردند.
این عملیات باخیانت افراد داخلی لو رفت و دشمن بااطلاع قبلی از زمان و مکان عملیات نیروهای پیشرو ایران که اکثراً از عزیزان غواص بودند به شهادت رساند و تعدادی هم به اسارت خود درآورند و آمار آنها را هم به سازمان ملل اعلام نکرد.
تا در سال 94 وقتی گروه تفحص ما به یک گور دستهجمعی در منطقه فلوس میرسند پیکر 175 شهید غواص که دستهای تعدادی از آنها بسته است را پیدا میکنند و اما قصه پر غصه 175 شهید عزیز غواص.
صد و هفتادوپنج خطشکن عاشق در شامگاه سوم دیماه 1365 با رمز یا محمد رسولالله از امواج خروشان اروند گذشتند و خطهای آتش را با سوز آه جگرها شکستند.
بنا به تقدیر الهى سیویک سال پیش دستان آن 175 پرندهی عاشق بسته شد تا ما امروز باور کنیم که اگر دستانمان همبسته شود، بالهایمان قدرت پرواز بیشترى پیدا میکنند.
درست مثل حضرت عباس علیهالسلام بیش از سه دهه پیش، (175 غواص) رزمنده مخلص و عاشق ولایت و دین، اروند را شکافتند و در صیانت از مرزهای این سرزمین پاک در تاریخ جاودانه شدند و مدتی جاویدالاثر بودند و وقتی بازگشتند با پلاکهایی از جنس نور و آویخته بر سینههایی مملو از ایمان و اعتقاد با دستانی بسته و آغوشی گشوده بهسوی آسمان تا این سرزمین الهی در ادامه تاریخ بلند و پرآوازهاش، پابرجا بماند و از نعمتهای الهی و اخلاقی خالی نماند.
دستهای بسته، آن روز مردانهتر و استوارتر از هر دست دیگر، بیانگر روح بلند و تسلیمناپذیر رزمندگان ایرانی بود که در برابر همه سختیها و تلخیها، باهمت و غیرت و با عشق به ولایت همواره گفته است و میگوید: ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست.
سلام بر شهیدان مظلوم بهویژه 175 شهید غواصی که چهره خود را بر ما نمایاندند؛ و آنان را که فریاد حقوق بشرشان گوش فلک را کر کرده است رسوا کنند.
سلام بر آنان که صادقانه و مخلصانه دعوت حق را لبیک گفتند و به ملکوت اعلی پر کشیدند. بهراستی این سنت دست بستن چیست که صفحات تاریخ را اینگونه شعلهور میسازد. دستهای بستهای که اگر در آن روز گاز بسته نبود، تاریخ به انحراف نمیرفت و همسری مقابل چشم شوهر بازویش کبود نمیشد؛ و اگر از پیکرها جدا نمیافتادند، عمود آهنی به فرق علمدار نمیخورد و عرش خداوند را در صحرای بلا به لرزه وانمیداشت.
اما اینسوی تاریخ نیز خواندنی است. آنجا که فرزندان علی و فاطمه، درراه دفاع از ارزشهای ولایی، جانهای تشنه شهادت را به شط ایثار زده و در موجهی تولا و تبرا، امتحان وفا و عشق به ولایت را گذرانیدند، با دستهای بسته، مشقی را به تحریر درآوردند که قلمها از توصیفشان درماندهاند.
آری شهدای غواص را میگویم، دستان بستهای که تاریخ را به لرزه درآوردند و با چشمانی باز و دستهایی دربند، راه سعادت را تنها و تنها با خط سرخ ایثار و شهادت رقم زدند. یاد همه شهدای عزیز کربلای 4 مخصوصاً شهیدان غواص شهرستان ملایر رضا ساکی، اسماعیل فرهادی، علی ایمن و ایرج شیرزادفر با 175 همرزمشان که با دستان بسته به شهادت رسیدند گرامی باد.
دیدگاه شما