جانباز و فرمانده عزیز حاج حسین همدانی از چهره های ارزشمند دوران انقلاب و دفاع مقدس در استان همدان پس از سالها تلاش و تحمل دوری همرزمان شهیدش در سال گذشته در دفاع از حرم حضرت زینب (س) به شهادت رسید .
وی که در تمام مناطق عملیاتی جنوب و غرب کشور و محور مقاومت حضور فعال داشت در کارنامه مجاهدت هایش در دفاع از حریم ولایت و اسلام چندین بار مجروحیت با گلوله و ترکش و مواد شیمیایی را داشت.
همچنین بدن این مرد خدا ، مردم دار ، با اخلاق و عاشق نظام و ولایت فقیه سالها میزبان تعداد زیادی از ترکش ها و مواد شیمیایی دشمن بود.حاجی از فرمانده های بود که با علم کامل به اینکه چگونه زیستن را می دانست، در اعمال و رفتارش هیچوقت شک نکرد، ایمان به انقلاب و اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه و شعارهای داده شده را با تمام وجود باور داشت.
همرزمان برای گرفتن روحیه مضاعف لازم بود هرازچند گاه حاجی را ملاقات کنند، بسیار متواضع و افتاده در مقابل دوستان بود و در برابر دشمن آنچنان عمل می کرد که خداوند متعال دستور داده بود
با هر کسی دیدار می کرد لطافت روحش سریعاً به طرف مقابل منتقل می شد آنچنان که گویی ایشان برای این کار زاده شده.هیچوقت اخم و ترش رویی را امتحان نکرد، لبخند از لبهایش دور نشد.در سخنانش همیشه سعی می کرد از احادیث ائمه اطهار(ع) ذکری و بهره ای داشته باشد.
او همیشه دلتنگ یاران شهیدش بود و در اولین برخورد با بچه های پیشکسوت احوال فرزندان شهدا را می گرفت .
سردارحاج حسین همدانی از دلاور مردان ، جذاب، خوشرو و شيرينسخن بود. صفاي روحطبع بزرگوارانه و هوش سرشار از او انساني محبوب و مطلوب خاص و عام ساخته بود، به نحوي كه همه او را دوست داشتند.
عشق و شجاعت، ايمان و اراده و روحيه سرشار از شور دفاع وي از اسلام از همان ابتدا او را در نظر فرماندهان نظامي به عنوان عنصري نيرومند و كارآمد شناساند، تا آنجايي كه بعد از پایان دفاع مقدس آرام و قرار نداشت و با هجرت از ایران به مناطق عملیاتی محور مقاومت به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت رسید.
حاجی خستگيناپذير بود .یادم است در عملیات شهیدان رجایی و باهنر در شهریور سال 1360 در منطقه عمومی قصرشیرین زمانی که حاج محمود شهبازی فرمانده وقت سپاه همدان در روستای جگر لو قصرشیرین در محاصره نیروهای عراقی افتاده بود با توجه به اینکه حاج حسین مدت 48 ساعت بود استراحت نکرده بود در حال برنامه ریزی و مشورت با دوستان برای نجات حاج محمود بود او با کمک تعدادی از بچه ها و مدیریت خود و دوستان از جمله برادران آبنوش ، میرزایی ،حاج بابایی ..... در غروب روز 11 شهریور موفق شدند که نیروهای عراقی را شکست دهند و حاج محمود و نیروهایش را از محاصره نجات دهند
.روحش شاد وراهش پررهرو.
محمد فتحی می ابادی.
دیدگاه شما