به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «ملایریها»؛ در میدانهای مرکزی شهر، دستههای سینهزنی چون رودهایی خروشان جاریاند و در کوچکترین روستاهای پیرامون، پیرمردان با چهرههایی آفتابخورده، همان نوحهها را زمزمه میکنند که پدرانشان خواندند. دیوارهای کاهگلی روستاها هم امروز روایتگر همان دردیاند که آجرهای سرخ شهر فریادش میزنند.
هیئتهای شهری با چلچراغهای فروزان و دستههای روستایی با مشعلهای دستساز، همه یکصدا شدهاند. ملایر، از هر کوچه و هر مزرعه، امروز فقط یک چیز را میفهمد: عاشورا نه یک روز که همیشه در تاروپود این خاک ریشه دوانیده است.
حتی کوههای اطراف، ساکتتر از همیشه، به این سوگ نشستهاند. گویی دشتهای ملایر امروز همنوا با کربلا خشکیدهاند و آسمانش از فراق عباس(ع) بارانیتر از همیشه است.
این است روایت عاشورا در ملایر؛ سوگنامهای که نه در یک مکان، که در تمام وجود این دیار جاری است. از قلب تپندهی شهر تا آرامترین روستاهایش، همهجا بوی عشق میدهد، بوی خون، بوی وفا...
دیدگاه شما