کمی آنطرفتر اوسامنوچهر زندگی میکند. اوسامنوچهر معلم هم هست اما چون کارهای فنی مثل تعمیر لوازم خانگی، نصب آیفون، کاشیکاری، ایزوگام و... انجام میدهد به او میگویند اوسامنوچهر.
خودش میگفت یه زمانی به نمایندگان مجلس دلخوش بودم اما ظاهراً ما هم جزء فراموششدگانیم، حال مجبورم برای امرار معاش سخت کار کنم و اگر این جماعت شلوغکار (دانشآموزان) بگذارند سر کلاس هم یه چرتکی میزنم.
او میگوید نماینده مجلسی که خودش حقوق و مزایا و حق تردد و حق مسکن 20 میلیونی دریافت میکند به فکر معلمی که هر روز دهها کیلومتر رفتوآمد میکند نیست.
روبروی آقا معلم ببخشید اوسامنوچهر هم یک خانه هست پر از دانشجو که هم درس می خوانند و هم قلیان می کشند. پدرم میگوید این طفلکیها از دست خوابگاه دانشجویی اومدن اینجا خونه کرایه کردن؛ تو خوابگاه انواع مخدر پیدا میشه از ترمادون گرفته تا گل و شیشه و تریاک.
نبش کوچه هم غلام سبیل یه 4 طبقه داره. غلام سبیل هم بچهها بهش میگن ساقی، تو کار تهیه و توزیع مواد مخدره خودش میگه من متخصص «سیخیولوژی» هستم. همسایه سمت راست ما ملوک خانم اینا هستند.
ملوک خانم سه پسر بیکار دارد که همهشان فارغالتحصیل دانشگاه بوده و همه هم مجرد هستند. ملوک خانم اینا برای کاندیدای اصولگرای شهر تبلیغ میکردند. پوسترهای کاندیدای مورد نظرشون که اتفاقاً به مجلس هم رفت هنوز روی دیوار خانهشان دیده میشود که رویش نوشته شده «مبارزه با فساد و تبعیض».
یه روز ملیحه خانم با اسپری درشت روی درب حیاطشان چنان اسم طرف را نوشت که آه آن به درب خانه ما رسید. در سمت چپ ما هم فرزانه خانم و شوهرش زندگی می کنند.
شوهر فرزانه خانم فوق لیسانس مدیریت دارد ولی بیکار است. در عوض خود فرزانه خانم که سیکل دارد مدیر داخلی یک غذاخوری شده است.
اینها هم از یک کاندیدای اصلاحطلب حمایت میکردند. در پوسترکاندیدای مورد نظرشان جمله زیبائی خودنمایی میکرد؛ «روزهای خوش گذشته تکرار خواهد شد». اتفاقاً کاندیدای آنها هم رفت مجلس. این دو تا همسایه ما تازگیها به نجوم خیلی علاقمند شدهاند و هِی با هم بحثهای نجومی میکنند. دیروز ملوک خانم به فرزانه خانم میگفت: جناح شما اگه راست می گفتن و بفکر مردم بودن حقوق چند صد میلیونی نمی گرفتن.
فرزانه خانم که در جوابگوئی سرآمد زنان محله ماست گفت: برید گند املاک نجومی و اختلاسهای نجومی رو درست کنید.
اوسامنوچهر میگفت: مافیای قدرت و ثروت در مجلس مثل یک سیاهچاله خیلی چیزا رو در خودش پنهان میکنه. من که نفهمیدم چی گفت. ولی غلام سبیل میگه آدم باید به تکلیف عمل کنه و شناسنامهاش هم مُهر بخوره تا یارانهاش قطع نشه، اگر هم کاندیدایی واسه رأی پول داد بیمعرفتیه که قبول نکنی خدمت خدمته.
غلام سبیل وقتی بحثهای نجومی ملوک خانم و فرزانه خانم را شنید، گفت: این حرفا واسه فاطی تمبون نمیشه چون خود معاون رئیس جمهور گفت: فیشهای نجومی که قانونی بوده، شهردار تهران هم فرمود: املاک نجومی فقط یه خطای کوچولوست و جرمی اتفاق نیفتاده، پس بیخودی دنبال پرتغال فروش نگردید. من که نمی دانم پرتغال فروش کیست و چه کاره است ولی اوسا منوچهر میگوید پرتغالفروشها هم تو سیاهچاله قدرت وثروت هستند. خدا کند وعدههای نمایندگان ما داخل سیاهچاله نرود چون:
نمک در نمکدان شوری ندارد
دل من طاقت دوری ندارد
این بود انشای من
دیدگاه شما