به گزارش ملایریها به نقل از تسنیم،حمیدرضا مقدمفر معاون فرهنگی مجمع جهانی بیداری اسلامی طی سخنانی در اجلاس مجمع عمومی اتحادیه رادیو و تلویزیون های اسلامی با بیان اینکه وضعیت کنونی جهانْ وضعیت تحول و دگرگونی بنیادین است و دنیا در آستانه یک پیچ تاریخی سرنوشتساز قرار دارد، خاطرنشان کرد: در مجموع میتوان وضع کنونی جهان را وضع نارضایتی عمومی بشریت ـ حتی در جوامع ثروتمند و توسعهیافته ـ از شرایط موجود و اعتراض به مدیریت ظالمانه و ناعادلانه حاکم بر نظام جهانی از یک سو و مطالبة مصرانة تغییر و رهاییبخشی از وضعیت کنونی از سوی دیگر دانست.
* فرهنگ و اندیشه غربی در سراشیبی افول است/ صاحبنظران غربی هم از "بازگشت دین از تبعید" سخن میگویند
وی تاکید کرد: به موازات حرکت فرهنگ و اندیشه غربی، در سراشیب افول، شاهد رشد تدریجی و قابلتوجه جریان بیداری و معنویتگرایی و اقبال دوباره به دین و دینداری در سراسر جهان بهویژه در جوامع غربی هستیم تا جاییکه توجه به نقش دین، بار دیگر در محافل علمی و دانشگاهی سکولار غرب رونق گرفته است و صاحبنظران از «بازگشت دین از تبعید» سخن میگویند و دهههای آینده را دوران «پساسکولاریسم» نام مینهند.
* اسلام تنها الگوی بدیل و جایگزین ممکن برای الگوی غربی است/ احساس نگرانی بسیار شدید حاکمان نظام سلطه از رشد روز افزون اسلام
این کارشناس مسائل فرهنگی و سیاسی در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه "در میان ادیان الهی هم «اسلام» بهعنوان تنها دینِ مصون از تحریف و دارای الگو و نظریة جامع و منسجم، در ابعاد مختلف به منظورتدبیر تمامی وجوه حیات بشری، از بالاترین ظرفیت برای عرضه خود در قامت الگوی بدیل و جایگزینِ الگوی مسلط غربی برخوردار است" تصریح کرد: این دین آسمانیِ زنده و پویا با بیش از یک میلیارد پیرو که آمار سریعترین آهنگ رشد جمعیتِ پیروان را در سراسر جهان به خود اختصاص داده، به اذعان بسیاری از تحلیلگران غربی تنها موجودیتی است که میتواند جایگاه چیره نظم، الگو و گفتمان مسلط غربی را به چالش بکشاند و لذا پادگفتمان و دگرهویتی غرب محسوب میشود. از همین رو، احساس نگرانی شدیدِ حاکمان نظام سلطه از رشد روزافزون اسلام و خطری که گسترش تفکر اسلامی برای سیطرة جهانی آنها ایجاد میکند، موجب شده تا «از دو دهه پیش به این سو ـ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ـ این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود و سیاست قدیمی هراسافکنی و نفرتپراکنی، اینبار با شدتی بیسابقه، اسلام و مسلمانان را هدف بگیرد.»
* جریان منحرف سلفی-تکفیری یکی از ابزارهای غرب برای اسلامهراسی
مقدمفر با این گفته که "معالأسف ظهور و رشد جریان منحرف سلفی ـ تکفیری در قلمرو کشورهای اسلامی طی سالهای گذشته با حمایت پنهان و آشکار برخی دول غربی این امکان را فراهم کرد تا بتوان با استفاده از شگردهای زیرکانه تبلیغاتی و رسانهای، رابطة کاذبی میان مسلمانان با مفاهیمی چون تروریسم، بنیادگرایی، افراطیگری، خشونت و خرابکاری برقرار ساخت" افزود: از همین روی است که طراحی گستردهای با همکاری اندیشمندان، سیاستمداران، اصحاب رسانه و سینماگران آمریکایی صورت گرفت تا در قالب پروژة اسلامستیزی و اسلامهراسی، بذر ترس و نفرت موهوم از مسلمانان در سراسر دنیا پراکنده شود و دولتمردان غربی «ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را بهعنوان نمایندة اسلام معرفی کنند.»
* نقش کلیدی رسانههای غربی در اسلامهراسی
وی با بیان اینکه بر کسی پوشیده نیست که در فرآیند طراحی و اجرای پروژه اسلامهراسی، رسانهها نقش محوری را برعهده داشته و دارند و اقدامات آنها برای تحقق اهداف ابرقدرتها در مواجهه با اسلام بسیار تعیینکننده و مؤثر بوده است، اظهار داشت: بازوهای قدرتمند رسانهای غرب با کاربرد انواع تکنیکها و حربههای روزآمدِ فریب افکار و تسخیر ذهنها میکوشند «با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین مخاطبان و واقعیت، سد عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از آنان سلب نموده و آنان را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور سازند.»
* نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی الگوی کارآمد برای گشودن باب مباحثات
معاون فرهنگی مجمع جهانی بیداری اسلامی با طرح این پرسش که "اکنون باید پرسید رسالت دنیای اسلام در برهه حساس و سرنوشتساز کنونی ـ که میتواند نقطه عطف مهمی در تاریخ حیات بشر باشد ـ در مواجهه با نظام سلطة غربمحور و اقدامات اسلامستیزانه آن چیست؟" افزود: به نظر میرسد رهبران، علما، اندیشمندان، نخبگان و رسانههای جوامع اسلامی پس از درک عمیقِ وضعیتِ متحولِ جهانِ امروز و باور به نقش بدیل و جایگزینِ الگوی اسلامی در برابر الگوی ناکارآمد موجود، باید با استفاده از روشهای گوناگون، راهبرد شالودهشکنی نظام ظالمانه و ناعادلانة حاکم بر جهان را در دستورکار قرار دهند. این راهبرد مهم در دو مرحله به اجرا درمیآید: در گام نخست با اتخاذ رویکردی انتقادی، نظم و نظام جهانیِ مستقر تحت مدیریت قدرتهای غربی که کاملاً ناعادلانه، نامشروع و نامطلوب و نماد عینی بیعدالتی، نابرابری، تبعیض و سلطهگری است، زیرا سؤال رفته و از آن مشروعیتزدایی میگردد؛ و در گام دوم ایده و الگوی نظم جهانی اسلامی بهعنوان الگوی احسن و بدیل و تنها ملجأ رهاییبخش بشر امروز از بحرانهای لاینحل مدرنیته به جهانیان معرفی میشود.
مقدمفر با اشاره به اینکه "نامه چندی پیشِ رهبر معظم انقلاب اسلامی به عموم جوانان در اروپا و آمریکای شمالی را بدون شک باید مصداق بارزی از اقدام آگاهانه و هوشمندانه برای شالودهشکنی نظام سلطة جهانی و طرح الگوی بدیل اسلامی قلمداد کرد" خاطرنشان کرد: این اقدام بدیع و ابتکاری از جهات بسیاری قابل توجه بوده و حاوی نکات آموزندة فراوانی است که درک عمیق آنها میتواند در ترسیم مسیر حرکت آیندة مبلغین و رسانههای مسلمان فوقالعاده مؤثر و راهگشا باشد.
وی با بیان اینکه "عنصر زمانشناسی در نامه رهبر انقلاب جایگاه والایی دارد" تصریح کرد: محتوای نامه آشکارا نشان میدهد که نویسنده با اشراف کامل بر وضعیت متحول جهان در آستانة پیچ تاریخی و به قصد گشایش عرصهای جدید برای کنشگری فعالانه در برابر تحرکات دشمنان اقدام به نگارش آن کرده است.
معاون فرهنگی مجمع جهانی بیداری اسلامی با اشاره به اینکه "این اولینبار بود که رهبر انقلاب اسلامی به جای مقامات سیاسی کشورهای غربی، عموم جوانان ساکن در قلمرو جهان غرب را مخاطب قرار میداد" گفت: این اقدام مبتکرانه مصداق آشکار استفاده از ظرفیت دیپلماسی غیررسمی برای تأثیرگذاری مستقیم بر افکار عمومی فراسوی مرزها و ایجاد شرایط مفاهمه و درک متقابل محسوب میشود و از اشراف کامل رهبر معظم بر اهمیت روز افزون جایگاه افکار عمومی در معادلات سیاست جهانی حکایت دارد. در حقیقت این نامه خود بهمثابه یک رسانه عمل میکند که با روشی ابتکاری و با استفاده از بیانی ملایم، شیوا، غیررسمی، دوستانه و غیرتحکمآمیز، آغازگر نهضت پرسشگری است و از مخاطبان خود میخواهد در فضایی آزاد و به دور از فشار و تعصب و بیآنکه اجباری برای پذیرش سخنان نویسنده و دیدگاههای وی داشته باشند، تنها به چند سؤال اساسی بیندیشند.
مقدمفر با اشاره به اینکه انتشار نامه ابتدا در فضای مجازی و از طریق شبکههای اجتماعی صورت گرفت، اظهار داشت: با توجه به نفوذ عمیقی که این رسانهها و ابزارهای نوین ارتباطی در زندگی انسانهای عصر کنونی بهویژه جوانان دارند، این اقدام بدیع نشان داد میتوان به جای منفعل شدن در برابر هجوم عظیم دستگاه تبلیغاتی غرب، با اتخاذ موضع آفندی از همان ابزارها برای وارد ساختن ضربات متقابل و به دست گرفتن ابتکار عمل در عرصهای که ظاهراً متعلق به حریف است استفاده کرد.
وی با بیان اینکه جریان رسانهای حامی گفتمان مسلط قصد تخریب وجهة اسلام و مسلمانان را در انظار مردم دنیا داشته و همواره کوشیده است تصویری نازیبا، تیره، خشن، هراسناک و تهدیدآمیز از آنها در سطح جهانی به نمایش بگذارد، خاطرنشان کرد: در نتیجه، لزوم همسِنخ بودن آفند و پدافند اقتضا میکند که جهان اسلام نیز از مجرای دیپلماسی رسانهای به منظور خنثیسازی توطئههای دشمنان و اصلاح تصویر خود اقدام نماید. اقدام مشترک و همگرایی هرچه بیشترِ نهادهای رسانهای جهان اسلام مانند اتحادیة رادیو و تلویزیونهای اسلامی میتواند در حصول نتایج بهتر مؤثر واقع شود.
* توئیپلماسی و نامه مقام معظم رهبری
این کارشناس مسائل سیاسی و رسانهای افزود: تحولات عظیم عرصه فناوری ارتباطات موجب شده است تا دیپلماسی رسانهای با عبور از رسانههای سنتی، به عرصه فضای مجازی و رسانههای نوین نیز راه یابد. در گسترة بیکران فضای مجازی که امروزه شبکههای اجتماعی اینترنتی، سایتها، وبلاگها و برنامههای تلفن همراه میلیونها انسان را در سراسر جهان به یکدیگر متصل ساخته است، دیپلماسی مجازی یا دیپلماسی توئیتری (توئیپلماسی) با شدت رو به تزایدی جریان دارد و دیپلماتها و مقامات سیاسی کشورهای مختلف از ظرفیتهای عظیم آن برای برقراری ارتباط بیواسطه با افکار عمومی جهانی استفاده میکنند. لذا غیبت دیپلماسی جهان اسلام در این عرصه به معنای بینصیب ماندن از فرصتی آسان و ارزان جهت انتقال پیامهای سیاسی در مقیاس جهانی خواهد بود که هرگز قابل پذیرش و توجیه نیست. اقدام رهبر معظم انقلاب اسلامی در نگارش و ارسال نامه خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی که برای نخستینبار مستقیماً در فضای مجازی منتشر گردید، الگویی ابتکاری از دیپلماسی مجازی با بازخورد بسیار مثبت بود که لازم است در آینده از سوی سایر رهبران، نخبگان، علما و دولتمردان جهان اسلام تداوم یابد.
مقدم فر در ادامه با بیان اینکه این الگو چه از حیث تکنیکهای جذب مخاطب و چه از حیث محتوا حاوی نکاتی آموزنده و قابل اقتباس است که نباید مورد غفلت قرار گیرد، گفت که در همین راستا توجه به راهکارهای ذیل میتواند برای جبهه رسانهای جهان اسلام مثمر ثمر باشد:
1. ایجاد قرارگاهی راهبردی برای هدایت و راهبری عملیات رسانهای و جریانسازی خبری در موضوعات مهم بینالمللی و مسائل مبتلابه جهان اسلام
2. واکاوی و تحقیق در ابعاد گوناگون نامه رهبر معظم انقلاب و بهرهگیری از ساختار منسجم و هدفمند آن به منظور تدوین سیاستها و تهیه الگوهای کاربردی شیوه گفتوگو با غرب
3. بهرهگیری از ظرفیت نامه و تمرکز بر آن به عنوان تکیهگاه و موضوعی جذاب برای گشودن باب مباحثات گسترده با جوانان و اندیشمندان غربی
4. ضرورت شناسایی گرایشات، تمایلات، حساسیتها و نیازهای مخاطبان غیرمسلمان که جریان رسانهای غرب آنها را بیپاسخ میگذارد و پاسخگویی مناسب به آنها در رسانههای جهان اسلام
5. پژواک دادن صدا و پیام گروههای اجتماعی که صدای آنها در رسانههای غربی شنیده نمیشود مانند گروههای ضدجنگ و گروههای ضدنژادپرستی
6. استفاده از بستر رسانههای جدید و شبکههای اجتماعی مجازی برای توزیع و بهاشتراکگذاری تولیدات رسانهای
وی در پایان تاکید کرد: هرچند قدرت اردوگاه رسانهای جهان غرب از لحاظ امکانات مادی و فنی و کثرت عدد بسیار بیشتر از قدرت رسانهای جهان اسلام است، لکن رسانههای مسلمان متقابلاً از مزیتهای منحصر به فردی مانند انطباق پیامشان با فطرت حقیقتجوی بشر و نیز صدق در گفتار برخوردارند و در صورت شناخت ظرفیتها و تشریک مساعی خواهند توانست به حکم قاعدة قرآنیِ «کم من فئهٍ قلیلهٍ غلبت فئهً کثیرهً بإذن الله» بر خیل عظیم دشمنان فائق آیند و فریاد حقطلبی اسلام عزیز را در کرانههای عالم طنینافکن سازند. انشاءالله
انتهای پیام/
دیدگاه شما