25. مرداد 1394 - 8:16   |   کد مطلب: 16288
آمارها دروغ نمی گویند، اما نگران می کنند. بیش از 70 روزنامه سراسری داریم که به صورت روزانه چاپ و نشر می شوند

به گزارش ملایری‌ها  جام جم در گزارشی نوشت: آمارها دروغ نمی گویند، اما نگران می کنند. بیش از 70 روزنامه سراسری داریم که به صورت روزانه چاپ و نشر می شوند، اما شمارگان همه آنها معادل فقط 12 درصد پرتیراژترین روزنامه ژاپنی، یومیوری شیمبون است. در ژاپن شمارگان سه روزنامه روی هم 22 میلیون را هم پشت سر می گذارد و در ایران روزنامه بیرون می آید با 500 نسخه، روزی 500 نسخه. در صدر روزنامه های پرشمارگان و پرخواننده فقط جراید سرزمین آفتاب تابان حضور ندارند که می توان سراغ گرفت از لیبراسیون فرانسه و بیلد آلمان و یو. اس. تودی آمریکا. این آخری روزانه در یک میلیون و 800 هزار نسخه به چاپ می رسد.

در مجموع کشورهای چین، هند، ژاپن، آمریکا، آلمان، انگلیس، فرانسه، روسیه، برزیل و ایتالیا بیشترین شمارگان روزنامه را در دنیا دارند.

از مبحث شمارگان که بگذریم، میزان اقبال به جراید منتشر شده در کشور و در نگاه جامع تر، تعداد روزنامه خوانان ایرانی هم سال هاست، محملی برای نگرانی و زنهار دادن چندین و چند باره پژوهشگران و کنشگران اجتماعی و فرهنگی بوده است. آمار متقن و دقیقی در این باره بخصوص برای سال های اخیر در دست نیست، بویژه برای این یکی دو سال آخر که بر تنور داغ رسانه های مجازی و شبکه های اجتماعی هم حسابی دمیده شده است. با این حال می گویند ژاپنی ها 800 برابر ایرانی ها روزنامه می خوانند؛ اصولا بیش از 90 درصد چشم بادامی ها هر روز روزنامه می خوانند. این آمارها کسی را نگران نمی کند؟!

کمیت اولویت است

پرسشی در اینجا قابلیت طرح دارد؛ چرا با وجود پر تعداد بودن روزنامه ها در کشورمان به نسبت کشورهای دیگر، سطح مطالعه مطبوعات اینچنین نازل و پایین است؟! آیا این جراید پرشمار قابلیت جذب مخاطبان را ندارند؟ دور نیست سال های دهه 60 که هر روز بعدازظهر صف ها شکل می گرفت برای دو روزنامه عصر آن زمان که اتفاقا هنوز هستند یا بعید نیست ایامی که برای مقطعی هر چند کوتاه، روزنامه ها جان گرفتند و شاخه زدند و بعد دوباره به رکود پیوستند.

از 70 روزنامه روزانه در حال نشر در کشور، شاید بتوان حساب جرایدی به تعداد انگشتان دو دست را از بقیه جدا کرد، آن هم در نهایت خوشبینی و مثبت اندیشی که مابقی مطبوعات محتوایی تکراری و بشدت شبیه هم دارند، برآمده از برداشتن خبر و مطلب از روی خبرگزاری ها و سایت های خبری. به عبارت بهتر، فرآیند تولید در اکثریت قریب به اتفاق روزنامه ها ابتر مانده یا به طور کل به محاق رفته است. همه فعالیت های مربوط به خلق محتوا نهایتا خلاصه می شود در تغییر تیتر خبر یا گزارشی که از روی خبرگزاری برداشته شده و اگر حوصله ای باشد، نگارش لید و سرآغاز و دیباچه ای بر آن.

در اینجا پرسش دومی هم مطرح می شود درباره چرایی وجود و چاپ این همه روزنامه شبیه هم و تکراری و البته بی محتوا. اگر کشوری که در این زمینه پیشرو و به تعبیری پرسابقه ترین است فقط 29 روزنامه دارد، چرا در ایران ما این تعداد به بیش از 70 می رسد؟! اگر چاپ و نشر مطبوعات در کشور، یک فرآیند کاملا مستقل و در حیطه وظایف و اختیارات بخش خصوصی بود، شاید این سوال محلی برای طرح نداشت، اما همه می دانند جراید در ایران با کمک مستقیم و بلاواسطه دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر می شود و هر روزنامه بسته به میزان شمارگانش از سهمیه کاغذ و یارانه های دیگر برخوردار است. پس درآمدن پرهزینه روزنامه هایی بشدت شبیه هم و برگشت خوردن و خمیر شدنشان نوعی اجحاف است به بودجه عمومی کشور.

دیدگاه شما

آخرین اخبار