1. تير 1394 - 23:55   |   کد مطلب: 15790
معلم امروزه نه پول دارد، نه آینده، نه انگیزه دارد و نه امید، امیدشان در بی تدبیری ها به یأس تبدیل شده است.

به گزارش ملایری‌ها به نقل از اروم نیوز، معلمی شغل انبیاست و معلمان همیشه از احترام و عزت خاصی برخوردار بوده اند. پیامبران را به عنوان بزرگترین معلمان و هدایت کنندگان بشر نام می برند.

 
معلم امروزه نه پول دارد، نه آینده. نه انگیزه دارد و نه امید. امیدشان در بی تدبیری ها به یأس تبدیل شده است. صدایشان را نیز کسی نمی خواهد بشنود.
 
اما مسئله ای در جامعه امروزی کشورمان وجود دارد و آن اینکه، نه تنها معلمان از عزت و احترام گذشته برخوردار نیستند بلکه به واسطه مشکلات معیشتی شان نیز روی به شغل دوم آورده و در سطح شهر با مشاغلی همچون بنگاهداری، رانندگی، دلالی، مغازه داری و ... دیده می شوند.
 
معلمانی که عده ای از آنها با خودروهای شخصی خویش سرویس مدارس برای شاگردان خود شده اند! همین امر کافیست تا رابطه معلم-شاگردی به نحوه دیگری شکل بگیرد.
 
عده ای از معلمان در مجتمع های فروش خودرو به کار دلالی و داد و ستد مشغول هستند یا با اندک سرمایه خویش مغازه ای باز کرده و به کسب و کار مشغولند.
 
طیفی دیگر از مدرسان مدارس نیز وقتی می بینند که حقوقشان کفاف هزینه های یک زندگی معمولی را نمی دهد، با تشکیل کلاسهای تقویتی بیرون از مدرسه به جذب دانش آموزان خود در آموزشگاههای آزاد روی می آورد و این خود نیز یکی از عوامل افت تحصیلی در مدارسی است که بخشی از دانش آموزانش توان مالی پرداخت هزینه های کلاسهای آزاد را ندارند.
 
حقوق بسیار پایین معلمان نسبت به دیگر شغلها همیشه موجب نارضایتی آنها شده است. دیده می شود که حقوق معلمی با 30 سال سابقه پایین تر از حقوق کارمند با سابقه یکی-دوساله سایر ادارات است.
 
هم اکنون معلمانی که شغل دوم اختیار کرده ، کیفیت تدریس و آموزش آنها به دانش آموزان نیز کاهش یافته است. می توان با پرسش از دانش آموزان به این نیتجه رسید که حتی معلمان در ساعات کلاس درسی نیز با تلفنهای همراه خویش مشغول رفع امورات و مشکلات شغل دوم خود هستند.
 
امروزه به واسطه شغلهای دومی که معلمان دارند از کیفیت تدریس آنها کاسته شده و انتظار نیز می رود که در آینده ای نه چندان دور شاگردانی باسواد در روی کاغذ اما بی سواد و فاقد اطلاعات درست و حسابی تربیت خواهند شد.
 
از همه اینها که بگذریم، پرداخت پاداش پایان خدمت معلمان نیز داستان درازی است که علیرغم اینکه پرداختی سایر ادارات و سازمانها چند برابر آموزش و پرورش به کارکنانشان است اما کارشان به قسط بندی و پرداخت طی چند سال نمی رسد.
 
اینگونه مشکلات در آذربایجان غربی بسیار دیده می شوند و بی توجی مسئولان آموزش و پرورش استان است که باعث شده رتبه 28 کشوری را کسب کنیم.
 
بسیاری از دولتها در سرتاسر جهان بیشترین سرمایه گذاری را در بخش آموزش برای آینده کشورشان می کنند و سهم بزرگی از بودجه های سالیانه را به سیستم آموزشی اختصاص می دهند.
 
معلمان در تمامی جوامع کشورهای پیشرفته جزء قشر تقریباً مرفه محسوب می شوند و دولتها سعی می کنند که دغدغه های مالی آنان را برای رشد و پیشرفت علمی کشورشان رفع کنند. وقتی کسی از لحاظ مالی محتاج شغل دومی نباشد مطمئناً کیفیت تدریس وی نیز به واسطه افزایش تمرکز و نداشتن دغدغه بهبود می یابد و این یکی از بزرگترین رموز موفقیت کشورهای توسعه یافته است.
 
حتی مسئولان سیستم آموزشی اینگونه کشورها نیز بزرگترین حامیان معلمان می شوند. اما در ایران و در دولت تدبیر و امید وضع به گونه دیگری است و اقدامات وزیر آموزش و پرورش صدای بسیاری از معمان را در سرتاسر کشور درآورده و با بی تدبیری در بدنه وزارت آموزش و پرورش، امید آنها به یأس تبدیل شده است.
 
حال با این اوصاف وزیر آموزش و پرورش گاه و بیگاه با رسانه ها محاسبه و صحبت از کاهش نیروی انسانی در این وزارتخانه می دهد. کاهش نیرویی که قطعاً به ضرر آینده کشور و دانش آموزان خواهد شد.
 
پ.ن: علیرغم اینکه سایر سازمانها سالانه چندین هزارنفر نیرو استخدام می کنند و خبرسازی نمی کنند اما وزیر آموزش و پروش تا بحال چندین بار برای استخدام 5 هزار نفری در این وزراتخانه مصاحبه انجام داده است.
 
استخدامی که پس از چندین سال انجام می گیرد و معلوم نیست که برگزار خواهد شد یا نه؟ این استخدام در مقابل بازنشستگی نزدیک به صدهزارنفری سالهای اخیر است.
 
انتهای پیام/گ

دیدگاه شما

آخرین اخبار