زهرا مهاجری: اگر آرایش را همانطور که در لغت نامه های معتبر آمده زیباکردن چهره، تصنع و ظاهرسازی بدانیم، و از آن طرف بدانیم که ایران، دومین کشور استفاده کننده از لوازم آرایش در خاورمیانه است، می شود در دید اول به این نتیجه رسید که زنان کشور ما یا زشت اند یا «خودزشت بین»!
تمایل به زیبایی و تلاش برای زیباتر شدن، چیزی نیست که بتوان آن را انکار کرد. در ذات انسان، علاقه به زیبایی و خودآرایی وجود دارد اما چیزی که مدام در حال تغییر است، تعریف از زیبایی و تغییر نگاه ها به آن است.
به راحتی نمی توان گفت علاقه به آرایش و استفاده از لوازم آرایش در ایران از چه زمانی آغاز شده است. تاریخ نگاران معتقدند که آرایش چشم 4500 سال قبل از میلاد مسیح در ایران وجود داشته و 2000 سال قبل از میلاد، از رنگ دهنده به لب که معادل رژ امروزی است استفاده می شده است. اصطلاح امروزی هفت قلم آرایش هم که شامل سرمه و حنا و خضاب و سفیداب و وسمه و زرک و خال می شده است هم برای پیش از ورود اسلام به ایران است. از تمامی این ها می شود فهمید که آرایش و خودآرایی تاریخچه ای قدیمی دارد. علاقه به آرایش و خودآرایی در همه زمان ها وجود داشته و تنها چیزی که تغییر کرده، الگوهای زیبایی شناسی است.
زمانی تعریف از زیبایی، هر چیز طبیعی بود؛ یعنی هر چه در شکل طبیعی آن زیبا به نظر می رسید. این الگوی زیبایی شناسی رفته رفته تغییر کرد تا جایی که امروز، تصرف در طبیعت، زیبایی تلقی می شود. این را می شود از علاقه به استفاده از لوازم آرایش، تغییر دادن رنگ پوست، عوض کردن رنگ چشم و حتی اعمال جراحی زیبایی فهمید.
اگر یک مطالعه تاریخی به سیر تحول این الگوی زیبایی داشته باشیم، خواهیم دید که در دوره های مختلف نگاه به زیبایی به یک شکل خاص بوده است. برای مثال می بینیم در دوره قاجار، هیکل های درشت و ابروهای سیاه و کلفت و به هم پیوسته، زیبایی تلقی می شده و ملاک همین زیبایی چند سال بعد در دوره پهلوی از این رو به آن رو شده و زنان قد بلند و لاغر و بلوند و کشیده زیبا محسوب می شدند.
این تغییر الگوی زیبایی تا به آن جا پیش رفته که امروز بحث آرایش و تغییر چهره، به معضلی بزرگ تبدیل شده است. این که ایران در خاورمیانه رتبه دوم استفاده از لوازم آرایش و رتبه 6 را در جهان کسب کند، زنگ خطر بزرگی است. شاید استفاده از لوازم آرایش در شرایط عادی بحران تلقی نمی شد اما این که این استفاده، موجب تبرج و خودنمایی شده و امروز خودش را به شکل یک بیماری اجتماعی نشان می دهد، خطرناک به نظر می رسد. پاسخ به این سوال که چرا اینطور شد و تمایل بیمارگونه به استفاده از لوازم آرایش به چه دلیل به وجود آمد، سوالی است که اگر برایش جواب پیدا شود، خیلی از مشکلات حل خواهد شد.
یک عادت خطرناک و پرهزینه
عادت کرده است! یک جور شرطی شدن می شود اسمش را گذاشت. درست مثل این که وقتی از خواب بیدار می شوی صورتت را می شویی و یا شب قبل از خواب مسواک می زنی؛ که اگر این اتفاق نیفتد، یکچیزی کم داری. آرایش هم همین حکم را پیدا کرده و محال است از خانه بیرون برود بدون این که آرایش کند.
برای این عادتش هم دلایل مختلف می آورد. می گوید اگر آرایش نکند اعتماد به نفسش می آید پایین. می گوید اگر معمولی باشد، زشت به نظر می رسد و بین دوست، همکار و حتی شهروندان عادی که نمی شناسدشان جایگاهی ندارد. می گوید حتی تصور این که روزی بدون آرایش برود بیرون هم برایش وحشت آور است.
کسانی که در مورد آرایش تحقیق و مصاحبه کرده اند، جملاتی از این دست را زیاد شنیده اند. اما این که چقدر از این جمله ها باور واقعی فرد است و چقدرش بهانه، قابل تفکیک نیست. اما شاید همین عادت کرده ها، ندانند این به اصطلاح عادت، چقدر برای خودشان و جامعه شان، پرهزینه است و خطرناک.
دکتر محمد رحیمی، روانشناس در این باره می گوید: « زیبا بودن یک میل طبیعی است. همه خانم ها دوست دارند زیبا باشند و مورد قبول دیگران. این در فطرت زن است. اما این که این زیبایی باید چه جاهایی ظهور و بروز پیدا کند و در چه مکان هایی کنترل بشود، از آن مسائلی است که تفکیکش برای دختران و زنان جامعه ما کمی مشکل شده است.»
کجا می روی؟ دانشگاه؟ سر کار؟ عروسی؟
شاید مقایسه مظاهر فرهنگی کشورمان با کشورهایی که از نظر آداب و رسوم و فرهنگ با ما یکی نیستند کار درستی نباشد؛ اما با یک سفر کوچک به یکی از این کشورها، درمی یابیم که در اکثر مواقع پوشش و ظاهر مردم نشان دهنده جایی است که می روند و محفلی است که در آن شرکت می کنند. پوشش و آرایش محل کار، با آرایش دانشگاه، با آرایش تفریح و جشن و مهمانی متفاوت است. مرزی که در مورد بانوان ایرانی معمولا دیده نمی شود.
گاهی در مطب دکتر، محل کار، دانشگاه و کوچه و خیابان چنان آرایش هایی به چشم می خورند که اگر ندانی خیال می کنی همین الان از مجلس عروسی یا جشنی بزرگ بازگشته اند.
دکتر رحیمی، کارشناس روانشناسی می گوید: « با مواردی مواجه هستم که معتقدند ظاهرشان به خودشان تعلق دارد و کسی نمی تواند آن ها را محدود کند که چطور ظاهر شوند. برای این افراد تبیین این نکته که این قضیه در محیط خانواده و حریم شخصی معنی و موضوعیت پیدا می کند ضروری است. مشکلات ما دقیقا از جایی شروع می شود که رفتارهای اجتماعی با رفتارهای شخصی اشتباه گرفته می شوند و به صورت نادرست و ناپخته عمل می شود.»
شاید یکی از دلایل این که الان، استفاده از لوازم آرایشی و خودآرایی های آن چنانی در جامعه به شکل معضل و آسیب خودش را نشان می دهد، همین عدم توانایی تفکیک و تشخیص نوع رفتار در محیط خصوصی و عمومی باشد.
باز هم خانواده
بی خود نگفته اند خانواده سیمان جامعه است. در هر مشکل و معضلی که عمیق می شویم و مطالعه می کنیم، ریشه اش را در خانواده می یابیم.
مادر در خانه ساده ترین شکل ممکن را دارد. به محض آن که می خواهد برود بیرون، حتی خرید کوچک، اولین کاری که می کند در آوردن چهره اش از حالت ساده ی خانه است. کودک دختر می بیند. می بیند و یاد می گیرد که آرایش، برای بیرون رفتن است. وقتی آرایش برای بیرون رفتن باشد، یعنی خود آرایش موضوعیت ندارد و نگاه دیگران است که این وسط باعث این کار شده. کودک با این شیوه بزرگ می شود و خدا را شکر که جامعه هم بستر مناسبی برای کج تر رفتنش فراهم می کند!
علی اسکندری، جامعه شناس در این باره می گوید: «در مورد تاثیر محیط و مکان نظریه های زیادی وجود دارد که ثابت می کند ویژگی های رفتاری و کنش فردی به دو عامل وراثت و خانواده و محیط بستگی دارد. منکر تاثیر محیطی نیستم اما معتقدم اگر شیوه های درست در خانواده پیاده شود، استعداد فرد برای تحت تاثیر محیط قرار گرفتن کمتر خواهد شد.»
او بر این باور است که هسته اصلی رفع این مشکل، خانواده است و البته سیاست های مرتبط به اشتغال، تحصیل و مسکن که در مورد خانم ها اتخاذ شده و یا باید می شده و نشده را هم بی تاثیر نمی داند.
این آسیب شناس معتقد است نمی شود به معضل خودنمایی یک جانبه نگاه کرد. او می گوید: «جامعه ما با مجموعه ای از تغییرات مواجه شده است. سبک زندگی، نوع ازدواج ها، الگوی زیبایی، سبک سکونت و خیلی چیزهای دیگر می تواند در این معضل دخیل باشد. برای مثال در بحث خودنمایی و تمایل به بیرون رفتن را از بعد تغییر سبک سکونت اگر بخواهیم بررسی کنیم، می توانیم بگوییم چطور می شود انتظار داشت سه چهار نفر در یک آپارتمان 50 متری زندگی کنند و تمایل به بیرون زدن نداشته باشند؟! یا وقتی اشتغال زنان در کشور به گونه ایست که آن ها در حوزه های خدماتی و یا شرکت های خصوصی می توانند استخدام شوند آن هم با شرایط خاص، چطور می شود انتظار داشت تمایل به خودآرایی و جلب توجه برای پیدا کردن و نگه داشتن کار وجود نداشته باشد؟»
چرا انقدر به صورتت می مالی دختر؟!
آمار استفاده از لوازم آرایشی در ایران، آمار قابل توجهی است (اینجا را بخوانید). طبق آماری که یک موسسه آمارگیری سال ها قبل گرفته، زنان ایرانی سالی دو میلیارد دلار خرج لوازم آرایشی می کنند. همین آمار می گوید که 14 میلیون نفر از زنان ایرانی هر ماه بین هفت تا 12 دلار صرف خرید لوازم آرایشی می کنند. همچنین رییس سازمان غذا و دارو می گوید ایران رتبه هفتم مصرف لوازم آرایشی را در دنیا دارد (اینجا را بخوانید).
درست است که بخشی از این لوازم آرایشی در چارچوب خانواده مورد استفاده قرار می گیرد اما قسمت قابل توجهی از آن در جامعه به چشم می آید که با شاید همخوانی زیادی با فرهنگ ایرانی و اسلامی ما نداشته باشد.
روانشناسان علت درونی استفاده افسارگسیخته از لوازم آرایش را در میل زنان به مورد قبول قرار گرفتن و زیبا تلقی شدن می دانند. دکتر رحیمی دلایلی دیگری را مطرح می کند که در نوع خودش جالب است. او می گوید که حتی بالا رفتن سن ازدواج و ایجاد نوعی رقابت بین خانم ها در بحث ازدواج و تشکیل خانواده هم می تواند بی تاثیر نباشد.
این کارشناس از عدم مقابله درست با هنجار شکنی ها هم انتقاد می کند: «چند سال قبل، اگر دختر ازدواج نکرده ای ابروهایش را برمی داشت و صورتش را اصلاح می کرد، ناهنجاری تلقی می شد و در گروه های خانوادگی و دوستانه و مدرسه و حتی دانشگاه مورد انتقاد بود؛ رفته رفته این قبح از بین رفت و این هنجارشکنی تا آنجا پیش رفت که در حال حاضر پسرها هم ابرو برمی دارند و کسی کاری به کارش ندارد! یکی از دلایل این که ما بدون ترمز داریم به سمت و سوهای بد می رویم، همین ریختن حساسیت هاست.»
اسکندری، کارشناس جامعه شناسی هم در مورد علت تمایل زیاد دختران و زنان به استفاده از لوازم آرایش می گوید: «در جهان سوم، متاسفانه میل به دیده شدن بیشتر از کشورهای پیشرفته است. زمانی که معیارمان برای دیده شدن زیباتر شدن، تحریک کردن و جذب دیگران باشد، از هر وسیله ای برای رسیدن به این هدف استفاده می کنیم. این خودنمایی اگر می توانست در قالب کار، فعالیت خاص، هنر و یا بروز استعدادهای درونی اتفاق بیفتد، هرگز تا حد خودآرایی تنزل پیدا نمی کرد.»
بدبخت بیچاره های زشت و بی آرایش؛ ثروتمندان خوشگل و هفت قلمی!
این که در فیلم ها و سریال ها چه صدا و سیمایی و چه سینمایی همه تحصیلکرده ها و ثروتمندها و کسانی که دارای جایگاه خوب اجتماعی هستند، لباس هایی با رنگ های خاص، کفش و کیف آنچنانی و آرایش دارند، نه تنها برای ذهن سازندگان فیلم و سریال که برای ذهن مخاطبانشان هم کلیشه شده. یعنی اگر بدون هیچ توضیحی و بدون پیش زمینه ذهنی، در سریالی خانومی آرایش کرده ببینید و در کنارش زنی با ظاهر نامرتب تر، بدون شک حدس خواهید زد که اولی از طبقه بالای جامعه و بالاشهرنشین است و دومی بدبخت و بیچاره!
رسانه، به عنوان یکی از تاثیرگذارترین عوامل در ایجاد و تغییر فرهنگ متولی معرفی درست الگوهاست. وقتی الگوها در رسانه به این شکل تعیین می شوند، نمی شود از جامعه مخاطب انتظار داشت طور دیگری فکر و برداشت کنند. در این میان هجوم الگوهای غربی و آن طرف آبی را هم نمی توان نادیده گرفت.
رحیمی، کارشناس روانشناسی از این بعد هم سخن به میان می آورد: «در جامعه ای که به خاطر تکنولوژی و ارتباطات زیاد به سمت جهانی شدن پیش می رود، نمی توانیم از تاثیر خاموش رسانه ها چشم بپوشیم. این که ما الگوی مناسبی برای پوشش و ظاهرمان نداریم و از آشفتگی فرهنگی رنج می بریم می تواند به طور عمده در به وجود آمدن بحران تاثیرگذار باشد.»
این که در جامعه گاها دیده می شود که یک نوع آرایش که شبیه فلان بازیگر هالیوودی است و فلان مدل مو که مختص یک فوتبالیست است رایج می شود، ثابت کننده ی همین ادعاست.
علی اسکندری، کارشناس جامعه شناسی البته خیلی این حرف را قبول ندارد و می گوید نباید تقصیر را گردن بیرونی ها بیاندازیم. او به امپریالیسم فرهنگی اشاره می کند و می گوید: «درست است که این امپریالیسم وجود دارد و فشار از بیرون هست، اما نباید به این فکر کنیم حالا که تبلیغات و تحریکات از طرف رسانه های بیگانه وجود دارد، پس دیگر خودمان نمی توانیم کاری از پیش ببریم و دست روی دست بگذاریم.»
او هم به معرفی نشدن الگوی درست اشاره می کند و معتقد است: «وقتی به جوان می گوییم آرایش نکن و یا فلان لباس را نپوش، آیا مدلی برای آراستگی به او معرفی می کنیم؟ آیا ژورنالی که منطبق با اصول دینی و ایرانی ما باشد در اختیارش قرار می دهیم؟ جوان وقتی می بیند برای نهی شده هایش جایگزین ندارد چاره ای جز ادامه دادن به روند قبلی ندارد.»
بحث در مورد آرایش و خودنمایی، بحثی مفصل است که از مناظر مختلف می توان به آن نگاه کرد. آسیب های استفاده زیاد از لوازم آرایش، معضلی به نام قاچاق و آسیب مالی هنگفت به کشور که ناشی از تقاضای زیاد لوازم آرایش است، پایین آمدن سن استفاده از لوازم آرایش، ورود لوازم آرایشی و بهداشتی غیراستاندارد و تاریخ گذشته و ده ها مورد دیگر، محورهاییست که می توان در مورد هر کدامشان ساعت ها نوشت و خواند اما به نظر می رسد اگر با اصلاح سبک زندگی، آموزش و آگاهی دادن به خانواده ها، برخورد علمی متولیان فرهنگی با این پدیده و البته معرفی الگوهای مناسب بتوانیم از گل شدن آب آن هم از سرسلسله جلوگیری کنیم، مشکلات بعدی خودبه خود و بدون کمترین تلاشی حل خواهند شد.
منبع خبر آنلاین
دیدگاه شما