اين روزها وقتي از خيابان دكتر اقبال ملاير عبور ميكني ابتداي خيابان خانهاي قديمي را ميبيني كه در آماج، باد، باران و برف، درها و پنجرههاي شكسته، بنري در هم تابيده و پيچ خورده بالا و پايين ميرود و تو دلت ميگيرد براي همه تاريخي كه با داشتن دوستداران زياد و دلواپسان بيشمار حال چه بيتفاوت و خاموش در ميان سكوت مسئولينش گرد فراموش و ويراني ميگيرد.