21. بهمن 1394 - 9:52   |   کد مطلب: 18113
در سالروز والفجر8 بزرگترین عملیات دوران جنگ تحمیلی؛
مصاحبه خواندنی ملایری ها با یکی از فرماندهان عملیات والفجر 8
عملیات والفجر 8 در 20 بهمن ماه 1364 شروع شد كه طولاني ترين عمليات دوران جنگ بود كه 75 روز طول كشيد و تقريبا تنها عمليات مهمي بود كه توانستيم منطقه بسيارمهمي از خاك عراق را به تصرف خود در بياوريم.

به گزارش ملایری‌ها؛ عمليات والفجر 8 در 20 بهمن ماه 1364 شروع شد كه طولاني ترين عمليات دوران جنگ بود كه 75 روز طول كشيد و تقريبا تنها عمليات مهمي بود كه توانستيم منطقه بسيارمهمي از خاك عراق را به تصرف خود در بياوريم. يعني در والفجر 8 ارتباط دريايي عراق با خليج فارس قطع شد.

در سالگرد عملیات  غرور آفرین والفجر 8 خبرنگار ما به سراغ با یکی از فرماندهان این عملیات  بزرگ رفته و  گفتگوی با وی انجام داده است.

ملایری‌ها: خودتان را معرفی کنید.

فتحی:  بسم الله الرحمن الرحیم  با ادای احترام به همه ایثارگران  دفاع مقدس و گرامی داشت یاد و خاطره 1100 شهید شهرستان ملایر حقیر محمد فتحی می ابادی هستم

ملایری‌ها: از چه سالی وارد جبهه شدید و در چه عملیات هایی شرکت کردید؟

فتحی:  از سال 1359در عملیاتهای 11شهریور(شهید رجایی و باهنر در سال 1360) رمضان  در سال 1361و ثارالله در سال 1360 و در عملیاتهای پاکسازی کردستان بیش ار ده مورد در سال 1362 و 1363و عملیات بزرگ والفجر 8 در سال 1364 در کل 52ماه در جبهه حضور داشتم. و 16 سالم بود که اعزام شدم.

ملایری‌ها: مسولیت های خود را در دوران دفاع مقدس بفرمائید.

فتحی:  من در دوران دفاع مقدس در کنار سایر رزمندگان به عنوان تک تیراندازو فرمانده دسته و فرمانده گروهان و فرمانده گردان حضور داشتم.

ملایری‌ها: شما در عملیات بزرگ والفجر 8 عضو کدام لشگر و گردان بودید درباره این عملیات توضیح دهید.

فتحی:  این عملیات در تاریخ 20/11/64 در منطقه  جنوب با رمز مبارک یا زهرا(س) شروع شد و به مدت 75 روز ادامه داشت من در این عملیات به عنوان فرمانده دسته از گروهان سوم گردان 151 مسلم ابن عقیل از لشکر قهرمان 32 انصار الحسین (ع) بودم. اما تحلیل عملیات .

عمليات والفجر 8 به دليل نوع طراحي، اهميت زمين منطقه عمليات، سرعت عمل در اجراي طرح عمليات، انتخاب تاکتيک‌هاي مناسب و مخصوص به خود براي پيروزي بر دشمن، غافلگير نمودن دشمن و همچنين توان پايداري و مقاومت طولاني در برابر پاتک‌هاي دشمن به مدت 75 روز، يکي از جذّاب ترين و مهم ترين نبردها در دوران هشت ساله حماسه دفاع مقدس است. اجتناب از جنگ در زمينِ به شدت مسلح شده با کمک ميادين مين و سيم‌هاي خاردار و موانع متعدد، پس از عمليات‌هاي والفجر مقدماتي و والفجر1 و در پي آن ابتکار انجام عمليات در منطقه هورالهويزه در شرق رودخانه دجله طي دو عمليات بزرگ خيبر در سال 1362 و بدر در سال 1363،موجب انفعال ارتش متجاوز رژيم عراق و ايجاد نگراني در ميان حاميان منطقه‌اي و بين المللي او گرديد. زيرا تداوم عمليات‌ها تا اندازه‌اي مانع فرسايشي شدن جنگ مي‌شد و علائمي دال بر ناتواني ارتش صدام را آشکار مي‌ساخت. از طرفي جمهوري اسلامي ايران که ابتکار عمل نظامي را همچنان در دست داشت، زمينه عمليات بعدي را با استفاده از تجربه عمليات در منطقه هور فراهم نمود.

در اين ميان عاملي که موجب شد طراحان نظامي در انتخاب منطقه بعدي براي عمليات دقت بيشتري به عمل آورند، اين بود که هيچ يک از نبرد‌هاي انجام شده در مقطعِ پس از فتح خرمشهر داراي نتايجي نبود که قادر باشد برتري تعيين کننده‌اي را نصيب ايران کند. از اين رو، لازم بود حرکت جديدي در صحنه جنگ انجام شود که با آنچه از روز اول جنگ تا آن زمان به وقوع پيوسته بود، متفاوت باشد و فرماندهان نظامي ارتش بعثي عراق نيز از پيش بيني آن ناتوان باشند تا با تکيه بر غافلگيري بتوان، به نتايج مورد نظر دست يافت. اين حرکت جديد و تعيين کننده، عبور از رودخانه عريضي همچون اروند رود و تسخير منطقه مهم شبه جزيره فاو بود. عمليات والفجر 8 يکبار ديگر توازن قوا را به نفع جمهوري اسلامي ايران ايجاد کرد. البته اين برتري نظامي نه بر اثر افزايش تجهيزات و توان رزمي تسليحاتي، بلکه بر اساس  کمک های الهی و ابتکار عمل و نوع طرح ريزي عمليات و به کارگيري مفيد توان رزمي موجود، عليه دشمن به وجود آمد. در مجموع، عمليات والفجر 8 يکي از پيچيده ترين طرح‌هاي نظامي جمهوري اسلامي ايران است که با موفقيت کامل انجام شد و براي ارتش بعثي يک حمله ناگهاني و غير منتظره تلقي مي‌گرديد و براي ايران يک نقطه عطف بود. اجراي طرح عمليات، از نظر تاکتيکي، انواع نبردها را با خود به همراه داشت مثل عبور از رودخانه، جنگ با موانع، عمليات در دشت، ساحل، دريا، جنگل، زمين پست و سست  باتلاق

ملایری‌ها: درباره گردان 151 شهرستان ملایر  توضیح دهید؟

فتحی:  این گردان همیشه پیروز به فرماندهی شهید بزرکوار حاج حسن تاجوک در مرحله پیشروی به سوی بندر ام القصر در جاده فاو ام القصر با دشمن تا دندان مسلح درگیر شدیم که من از ان شب به عنوان شب به یادماندنی همیشه یاد میکنم چون فرمانده وقت سپاه هم از ان محور که گردان ما در گیر بودند به عنوان تنگه احد یاد کردند چون اگر بچه های گردان 151  جانانه مقاومت نمی کردند و خط شکسته میشد فاو ازدست رفته بود وتمام نیروها ی موجود در فاو یه شهادت می رسیدند.و همه زحمات نه ماهه رزمندگان اسلام به هدر رفته بود.

ملایری‌ها: خاطره ای هم قبل از حرکت به منطقه عملیات دارید.؟

فتحی:  بله با توجه به اینکه قبل از عملیات مدت سه ماه بود که شب و روز بدون رفتن مرخصی همه باهم بودیم و چون این عملیات بصورت کاملا سری بود و هرچند روز یکبار گردان تغیر مکان میداد خاطرات زیاد است.

ملایری‌ها: اگر امکان دارد به یکی دو تا از خاطرات آن دوران اشاره ای داشته باشید.؟

فتحی:  قبل از حرکت به منطقه خرمشهر و ابادان گردان در منطقه رفیه در منطقه هور مستقربود بخاطر اینکه بچه ها باورشان شود که منطقه عملیات همین جاست یک شب مراسم حنا بندان گرفتند که خودش دنیایی حرف برای گفتن و نوشتن دارد از جمله شور و شوق بچه ها برای حنا گرفتن واماده شهادت شدن و قول گرفتن شفاعت از همدیگر  و فردای ان شب مراسم یبعت با فرمانده لشکر حاج مهدی کیانی ونوحه خوانی حاج صادق آهنگران را داشتیم وهمه نیروها اماده به خط زدن بودند. اما وقتی دستور امد که باید به خرمشهر و ابادان برویم بدون درنگ حرکت کردیم ودر هتل پرشین ابادان مستقر شدیم و همه فکرمیکردیم که منطقه عملیات در همان محور میباشد. ماهم بچه ها را برای جنگیدن در آب و نخلستان اموزش میدادیم .یک روز فرمان دادن که گردان آماده حرکت به منطقه عملیات باشد بچه ها سریع به خط شدند و اماده حرکت شدند.چون مادر منطقه رفیه با فرماند لشکر مراسم بیعت را انجام داده بودیم این تجمع در هتل پرشین ابادان را تبدیل به بیعت با فرمانده گردان کردیم.وقتی که فرمانده گردان ماموریت گردان را تشریح کرد و از سختی های منطقه نبرد برای بچه ها گفت و اشاره ای هم به شب عاشورا و یاداوری جمله معروف امام حسین (ع)  که به یارانش گفت هرکس می خواهد برود من بلعتم را از او برداشتم .ودر اخر صحبت هایش گفت هر کس توان اجرای این ماموریت را ندارد به بهانه جمع اوری تجهیزات خود داخل اتاق های محل استراحت برود وقتی ما حرکت کردیم .برگردد برود پادگان شهید مدنی دزفول وکسی هم حق ندارد کسی را به زور نگه دارد. وقتی صحبتهای این فرمانده شجاع به اینجا رسید  او را در آغوش گرفتند وبا اشک شوق وباشعار فرمانده آزاده اماده ایم اماده  با فرمانده گردان خود بیعت کردند ودر ان شب بیاد ماندنی جاده فاو ام القصر به پای بیعت خود عاشقانه ایستادند.

وقتی به محور عملیاتی فاو ام القصر رسیدیم دیدیم که باید در نبرد تن با تانک شرکت کنیم و بانیروهای گارد ریاست جمهوری عراق  درگیر شویم . سختی بعدی کار بچه های ما زمانی شروع شد که وقتی بجه های ما خط را شکستند وبه پاسگاه اول رسیدن بانیروهای درگیر شدند که انها هم اماده عملیات بودند.در جاده ساحلي خورعبدالله به ام القصر دشمن ستون تانک‌ها را بر روي جاده قرار داده بود و با کندي به پيشروي خود ادامه مي‌دادو قصد محاصره نیروهای ایران راداشت .وانچنان سردر گم بود که به نیروهای خودش هم رحم نمی کرد.  هر تانک انها که مورد اصابت  اتش رزمندگان اسلام قرار مي‌گرفت تانک بعدي او را هُل  می داد و به کنار می زد و خود جايگزين آن مي‌شد.. در ان شب بیادماندنی بود که ماموریت گردان 151 مسلم ابن عقیل  از لشگر 32 انصار الحسین (ع) شهرستان ملایر به فرماندهی شهید بزرگوار حاج حسن تاجوک  که نگهداری جاده فاو ام القصر (تنگه احد) و انهدام تانک های پیشرفته دشمن بود آغاز شدو چه خوب  شیر بچه های شهرستان ملایر در آن نبرد تن با تانک به پیروزی رسیدند وبا به اتش کشیدن تانک های دشمن خط دفاعی را حفظ و ارتش تا دندان مسلح عراق را زمین گیر کردند.وجانانه در تنگه احد ماندند و شبه جزیره فاو هم  به دست نیروهای ایران افتاد و خط پدافند نیروها در فاو تثبیت شد.

ملایری‌ها: در ان شب از دوستان شما هم کسانی به شهادت رسیدند و نام انها را بیاد داری؟

فتحی:  بله در ان شب بیاد ماندنی  تعداد زیادی ازنیروهای گردان به شهادت رسیدند چون نیروهای گردان ما از بچه های کبودر اهنگ بودند نام بچه های بسیج را فراموش کردم ولی  همرزمان عزیز ملایری که به شهادت رسیدند   عبارتند از مرتض فراهانی ،  محمد رسول کرد، قاسم زمانی،محمد حسن یونسی، حسن رضا حاتمی، ابراهیم بابایی، عباس عظیمی،ملک محمد غفاری، قندعلی جعفری . و چندین سال بدن مطهرشان در ان دشت خونین مهمان شد.

ملایری‌ها: از رزمنده های آن زمان نام افرادی را به یاد دارید؟

فتحی:  بله ، عزیزان زیادی بودند که از شهرستان ملایر در این عملیات بزرگ شرکت کردند به لطف خدا سالم به آغوش خانواده هایشان بازگشتند مانند عزیزان عباس قادری، جاسب کائید، اکبر ونایی، کتابعلی ونایی، داود رضیئی، امرالله زیبایی،  احمد عبدلی، منصور گرجی، شکر خدا بابایی، جواد ملصقی،منصور عبادی، ایت قربانی، فرهاد بیات، مرتضی خراسانی، ابراهیم عباسی، محمد رهنما،  محمد محمودی، سید حسن فاضلیان، محمد باقر احمدیان، یدالله حصاری آبوالقاسم صادقی امین حسین رضایی، امین حسین فراهانی، سعید رادپور، بهارعلی غلامی،  بشیر صفی خانی ، محمد رضیئی و ... و با عرض پوزش از کسانیکه نام انها را فراموش کرده ام. 

ملایری‌ها: حرف اخر

فتحی:  اول به خودم هستم . که فراموش نکنم که چه زحماتی برای استمرار این انقلاب کشیده شده وچه افراد نازنینی از اغوش گرم خانواده خود هجرت کردند وبه شهادت رسیدند و امروزه ما به پست و مقام رسیدیم ودر اسایش و امنیت زندگی میکنیم .واین شعر زیبا را یاداور میشوم.

یادمان باشد که ما خون داده ایم        یک بیابان مرد مجنون داده ایم

یادمان باشد پیام آفتاب                      دست نا اهلان نیفتد انقلاب.

دیدگاه شما

آخرین اخبار