قال الرضا علیه السلام: نَزَلَ جَبْرَئیل عَلَی النَّبِی صَلَی اللّه عَلَیْهِ وَآله فَقالَ: یا مُحَمَّد اِنَّ رَبَّکَ یُقْرِئُکَ السَّلامَ و یَقول: اِنَّ الاَبْکارَ مِنَ النِساء بِمَنْزِلَةِ الثَّمَرِ عَلَی الشَّجَرِ فَاِذا اَیْنَعَ الثَّمَرُ فَلا دَواءَ لَهُ اِلاَّ اجْتِنابِهُ وَ اِلاّ اَفْسَدَتْهُ الشّمْس وَ غَیَّرَتْهُ الرّیحُ وَ اِنَّ الاَبْکارَ اِذا اَدْرَکْنَ ما تُدْرِکُ النِّساءَ فَلا دَواءَ لَهُنَّ اُلاّ الْبَعُولَ، وَ اِلاّ لَمْ یُؤْمِنَ عَلَیْهِنَّ الْفِتْنَةُ، فَصَعِدَ رَسُولَ اللّهِ صَلَی اللّه عَلَیْهِ وَآله الْمِنْبَرَ فَجَمِعَ النّاسَ ثُمَّ اَعْلَمَهُمْ ما اَمَرَ اللّه عَزَّوَجَلَّ بِهِ. بحارالانوار، ج 16، ص 223
امام رضا (علیه السلام) فرمود: جبرئیل امین بر پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) نازل شد و عرض کرد: ای محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) پروردگارت به تو سلام می رساند و می فرماید: دختران و زنان باکره مانند میوه درختان هستند و همان طور که میوه وقتی می رسد، چاره ای جز چیدن ندارد، و الا تابش خورشید و وزش باد آن را فاسد می کند، دختران و زنان باکره هم (وقتی به سن بلوغ و ازدواج می رسند) ، چاره ای جز ازدواج ندارند، و الا از گرفتار شدن به فتنه و انحراف، در امان نیستند. پس رسول خدا مردم را جمع کرد و به منبر رفت و پیام پروردگار عزیز و بلندمرتبه را به آنان ابلاغ کرد.
تقلید از سبک زندگی غربی با توجه به رواج ماهوارهها و فضای مجازی در کشور ایجاد شده است این پدیده را که از پایههای اصلی مدرنیته به شمارمیرود و تغییر ارزشها را نیز به دنبال دارد، میتوان عامل اصلی طلاق در کشور شمار آورد که سبب بالا رفتن سن ازدواج ، کمرنگ شدن معنویت و تغییر هویت فردی و اجتماعی فرد و در نتیجه تضعیف و فروپاشی نهاد مقدس خانواده میشود..
تغییر سبک زندگی به سبک عربی ، دوری از آموزههای اسلام، و ضعف و تسلیم در برابر تهاجم فرهنگی غرب، ضعف مهارتهای زندگی و همسرداری، کمرنگ شدن معنویت و پایبندی به اصول اخلاقی و اعتقادی در خانواده ها، کاهش روحیه ایثار وازخودگذشتگی، اعتیاد به مواد مخدروالکل فاصله گرفتن از سبک زندگی اسلامی- ایرانی، ،عدم تفاهم بین زن و شوهر رابدنبال خواهد داشت، وزمینه ساز طلاق خواهد بود.
متاسفانه تأثیر پذیری سریع و بدون تأمل اغلب جوانان به فرهنگ وارداتی که ناشی از عدم خودشناسی است، تغییر در الگوی همسرگزینی جوانان، ناهمسانی زوجین، پایین بودن آستانه تحمل جوانان، کاهش قبح طلاق و رابطه نا مشروع که ناشی از استفاده نامطلوب از فضای مجازی و ماهواره میباشد، زندگی زناشویی را در آستانه طلاق قرار میدهد.
از دیگر عوامل طلاق دخالت اطرافیان ، انتخاب بر اساس معیار ظاهری و مادی، ضعف کنترل رفتارهای هیجانی و فقدان مدیریت رفتار زناشویی وکاهش نشاط اجتماعیاست. آماری که در خصوص فراوانی طلاقها در سال اول زندگی مشترک وجود دارد نشان میدهد طلاق در کشور ما در وضعیت نگرانکنندهای قرار دارد و افراد بسیار ی در کشور مبتلا به آن هستند. امروزه در زمينه تغييرات خانواده با مشكلاتي مواجه هستيم از جمله اين كه جايگاه خانواده در جامعه متزلزل شده است. بزرگترین مشوق فرزندان برای ازدواج، والدین هستند؛ بنابراین والدین باید در هنگام بروز طلاق نیز نقش موثر خودشان را در جلوگیری از این معضل ایفا کنند
متأسفانه سیر صعودی آمار طلاق در کشور ما از این حقیقت تلخ حکایت میکند که نه تنها از اهداف و راهبردهای غرب اطلاعی نداریم، بلکه کورکورانه تن به خواستههای آنها نیز دادهایم و در جهت اهداف و برنامهریزیهای آنها حرکت کردهایم. متأسفانه در مقابل سالها تلاش و پشتکار غرب در تخریب فرهنگ اسلامی و تضعیف نقش واقعی زن، به عنوان یک مسلمان اقدام درخور توجهی انجام ندادهایم.
راهکارهای کاهش آمار طلاق درکشور
کاهش سن ازدواج
برای مبارزه با معضل اجتماعی افزایش سن ازدواج، راه حل های زیادی وجود دارد که کمابیش از گذشته مطرح بوده و فراروی مسئولان و متصدیان کشور قرار داشته است.. تنها راه رهایی از این مشکل آن است که همه احادجامعه (مردم ومسئولین )باید دست به دست هم دهیم و با برنامه ریزی های کلان فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، برای رفع این مشکل بزرگ تلاش کنیم. ولازم است برای کنترل وکاهش آمار طلاق از تمام مراکز علمی کشور کمک کرفته شود شاید نقطه آغازین و در عین حال بسیار مهم حل مشکل این باشد که ابتدا سعی کنیم تفکر و شناخت جوانان را عوض کنیم و آنان را از مادی گرایی و سطحی نگری، به معنویت و توجه به خدا و دین باوری، سوق دهیم. با توجه به عوامل افزایش طلاق که یکی ازمهمترین عوامل آن افزایش سن ازداوج است، راهکارها ی وجوددارد. الف) راهکارههای فرهنگی
تغییر نگرش ها و شناخت های افراد، کمک زیادی به تغییر رفتار آنان می کند، و هر تغییری بدون داشتن زیرساخت های فکری محکم، دوامی نخواهد داشت. وظیفه مهم که از کارهای عمده در این حوزه است، بر عهده متصدیان امور فرهنگی مثل حوزه، دانشگاه، صدا و سیما، مطبوعات، هنر و مانند آن است که باید در این راستا برنامه ریزی جدی داشته باشند.
کارهایی که می توان در راستای این هدف انجام داد، از قرار زیر است:
1- ارزش دانستن تأهل
اگر تأهل و همسر داشتن به عنوان ارزش، و تجرد و مجرد ماندن، ضدارزش تلقی شود، همان طور که در روایات اهل بیت آمده،16 کمک زیادی به تغییر نگرش افراد نسبت به سن ازدواج می شود.
2- درجه بندی ملاک های انتخاب همسر
در فرهنگ دینی مهم ترین ملاک برای انتخاب همسر، ایمان و اخلاق است.17 و ملاک های دیگر از اهمیت کم تری برخوردار است. این در حالی است که در جامعه کنونی ما ملاک هایی چون مدرک، ثروت، پست و مقام و به طور کلی مظاهر مادی بیشترین اهمیت را دارد. به همین خاطر تمام تلاش جوانان این است که از هر راهی، امتیازات فوق را به دست آورند و از این طریق به مقبولیت اجتماعی کافی برسند. اما از آنجا که رسیدن به این ملاک ها زمان زیادی می طلبد، به ناچار از ازدواج در ابتدای جوانی محروم می شوند و به این طریق سن ازدواج افزایش می یابد. اگر مسئولین فرهنگی کشور، ارزش های واقعی را که ایمان و اخلاق در صدر آن است ترویج کنند، نه تنها سن ازدواج کاهش پیدا می کند، بلکه بسیاری از مشکلات دیگر نیز حل خواهد شد.
3ـ گسترش فرهنگ حجاب
در جامعه ای که فرهنگ حجاب حاکم باشد و رابطه با نامحرم طبق موازین شرعی باشد و از اختلاط های مضر و فسادانگیز بین پسر و دختر جلوگیری شود، زمینه ای برای ارضاء نامشروع نیازهای جنسی یافت نمی شود و در نتیجه تمتعات جنسی منحصر به خانواده و ازدواج می شود. همین امر باعث می شود احساس نیاز به ازدواج در جوانان افزایش یابد و آنان زودتر ازدواج کنند. اگر فرهنگ حجاب کم رنگ شود و پسران و دختران محدودیت زیادی در ارتباط با یکدیگر نداشته باشند، انگیزه آنان برای ازدواج کاهش می یابد و در نتیجه سن ازدواج بالا می رود، هم چنان که یکی از علل فرار جوانان غرب از ازدواج همین موضوع است، زیرا ازدواج را مانع آزادی بی حد و حصر خود می بینند.
4ـ گسترش فرهنگ قناعت و ساده زیستی
اگر در جامعه، ساده زیستی و استفاده از حداقل امکانات مادی ارزش شود و یا حداقل این که ضدارزش نباشد، سن ازدواج کاهش پیدا می کند؛ اما اگر داشتن خانه و اتومبیل مدل بالا و امکانات مادی، ارزش شود و چشم و هم چشمی های زیان آور گسترش یابد، جوان امروزی ما ناچار است در پی تهیه آن وسایل باشد و تا آن را تهیه نکرده ازدواج نکند. در نتیجه از داشتن خانواده در سن جوانی، محروم می ماند.
5 ـ ازدواج در خلال تحصیل
همان طور که گفتیم یکی از عوامل افزایش پیدا کردن سن ازدواج، تحصیل است. اگر طوری برنامه ریزی شود که دانشجویان قادر باشند در خلال تحصیل، ازدواج کنند، سن ازدواج در بین این قشر که مهم ترین و حساس ترین بخش جامعه هستند، کاهش پیدا می کند.
این امر مشروط بر این است که خانواده ها اولاً اهمیت موضوع را درک کنند و متوجه این موضوع باشند که چه خطرهای بزرگی فرزندان دانشجوی آن ها را تهدید می کند و چه مشکلات روحی و روانی زیادی در اثر تاخیر ازدواج برای آنان به وجود می آید و ثانیاً با برنامه ریزی دقیق و با هماهنگی و کمک دانشگاه و دیگر نهادهای مربوطه، ترتیباتی بدهند که دانشجویان با حداقل امکانات بتوانند ازدواج کنند و در عین حال تحصیل خود را نیز ادامه دهند. جوان دانشجوی ما اگر امکان ازدواج داشته باشد، حتی به صورت ماندن در دوران عقد و نامزدی قبل از عروسی، هم از برکات مادی و معنوی ازدواج محروم نشده و هم با انگیزه بیشتری تحصیل را دنبال می کند. دانشجو اگر احساس کند آینده روشنی دارد و می تواند مسئولیت زندگی را که با ازدواج بر عهده او گذاشته می شود بر دوش بکشد، کم تر به دنبال فعالیت ها و برنامه های غیردرسی و حتی ضددرسی می رود و بلکه تمام سعی و همت خود را صرف بهتر کردن زندگی و بالاتر بردن سطح آن می کند.
ب) راهکارهای اقتصادی
عوامل اقتصادی از دیگردلایلی است که جوانان برای تأخیر ازدواج خود مطرح می کنند. برای این که این عامل مهم را کاهش دهیم باید در دو جهت برنامه ریزی کنیم: 1ـ هزینه ها را حتی الامکان کاهش بدهیم. 2ـ منابع اقتصادی و تولید ثروت را برای جوانان فراهم کنیم. بنابراین راهبردهای زیر می تواند ما را در عملی ساختن دو هدف فوق یاری دهد:
1ـ کاستن از هزینه های اضافی
بسیاری از هزینه هایی که در زندگی می شود، اعم از هزینه های جشن عقد و عروسی، یا تهیه جهیزیه، مسکن و سایر لوازم زندگی، ضرورت زیادی ندارد و امکان حذف یا کاهش آن وجود دارد. اگر پسر و دختر و خانواده هایشان تصمیم بگیرند تمام هزینه های غیرضروری را حذف کنند و به حداقل امکانات اکتفا کنند، امکان ازدواج برای اکثر جوانان ما عملی می شود. این که جوانان ما یا خانواده هایشان این تصور و ایده را داشته باشند که در ابتدای زندگی باید از همه یا اکثر امکانات مادی برخوردار باشند و در برگزاری مراسم عقد و عروسی، هزینه های سنگینی بر یکدیگر تحمیل کنند، نتیجه ای جز فرار جوانان از ازدواج نخواهد داشت.
2ـ مساعدت در هزینه های ازدواج
همان طور که خداوند همه مردم جامعه را به یاری جوانان برای ازدواج و تشکیل زندگی دعوت می کند، همه افراد، خصوصاً افراد متمول، وظیفه دارند در این امر خیر شرکت کنند. همچنین اگر ترتیبی داده شود که افراد نزدیک به خانواده پسر و دختر، به صورت یک رسم و عادت نیکو، قسمتی از هزینه های ازدواج را بر عهده گیرند، کمک بزرگی به تحقق این هدف می شود. این پیشنهاد گرچه ظاهر ساده ای دارد، ولی در عمل تأثیر شگفت انگیزی در هموار ساختن مسیر ازدواج جوانان دارد و چون این مشکل عمومیت دارد، و هر کسی خود را محتاج کمک می بیند، همه مردم در این امر خیر شرکت خواهند کرد.
3ـ پرداخت وام های قرض الحسنه برای ازدواج
قرض الحسنه که یکی از سنت های خوب و گره گشای اسلامی است و در آیات فراوانی از قرآن به آن تشویق و تأکید شده18، تاثیر فوق العاده ای در حل مشکلات اقتصادی جامعه دارد. اگر این سنت حسنه که امروز در گوشه و کنار جامعه تحت عنوان «وام ازدواج» وجود دارد، گسترش یابد و به این طریق وام های طولانی مدت و کم بهره به جوانان برای ازدواج و تهیه وسایل زندگی داده شود، چنانکه از برنامه های مهم دولت جدید شمرده شده است، کمک زیادی به ازدواج جوانان و در نتیجه کاهش سن ازدواج، خواهد شد.
4ـ ایجاد شغل های پاره وقت در دوران تحصیل و مانند آن
امروز دغدغه اصلی جوانان و به ویژه دانش جویان، اشتغال است. متاسفانه آموزش و پرورش و آموزش عالی ما طوری برنامه ریزی نکرده که همه فارغ التحصیلان خود را به ابزار و فنون شغلی مجهز کند. همان طور که نیروی نظامی نتوانسته برای سربازان وظیفه که خیل عظیمی از جوانان کشورند، در این زمینه کاری کند و حداقل هر یک از آنان را در مدت سربازی به فن یا صنعتی مجهز کند. البته کارهایی در تحقق این هدف انجام شده، ولی اصلاً کافی نیست. فی المثل اگر دانشجوی جوان ما، بتواند در خلال تحصیل، شغل مناسبی داشته باشد، می تواند بسیاری از هزینه های زندگی خود را تأمین کند. لازمه این کار این است که آموزش های کاردانی و کاربردی در طول تحصیل گسترش یابد و تعداد واحدهای نظری کاهش پیدا کند.
5ـ تشویق به زندگی در کنار خانواده یکی از زوجین
در زمان های گذشته اکثر جوانان، ابتدای زندگی خود را در کنار والدینشان آغاز می کردند و به مرور زمان سعی می کردند با پس انداز و امثال آن، از پدر و مادر خود مستقل شوند، اگر بتوان این فرهنگ را دوباره زنده کرد و جوانان و خانواده هایشان را به پذیرش این امر تشویق کرد، کمک زیادی به حل مشکل ازدواج می شود.
در رابطه با رفع موانع و مشکلات اقتصادی پیش روی جوانان دولت می تواند تمهیداتی از قبیل موارد ذیل در نظر گیرد:
1- ارائه ی امتیازات ویژه به جوانان در شرف ازدواج برای کاریابی 2- اعطای وام های مناسب 3- در نظر گرفتن تسهیلاتی برای زوج های جوان از قبیل تقبل مقداری از هزینه های ازدواج و حتی تأمین مقداری از وسایل مورد نیاز زندگی آن ها 4- تأمین مسکن مناسب با شرایط اقساطی و البته با کیفیت و قیمت مناسب برای جوانان به طوری که از عهده ی پرداخت این اقساط برآیند.
ضروری بنظرمیرسد که تمامی دستگاه های ذی ربط فرهنگی و اقتصادی کشور منابع و امکانات خود را در جهت فراهم نمودن زمینه های مساعد برای تشویق جوانان به ازدواج، بسیج نموده و دستگاه های فرهنگی با برنامه های مناسب و از طریق رسانه ها گسترش دامنه تغییرات بازدارنده در ازدواج جوانان را مهار کند.
ج) راهکارهای اجتماعی
از آنجا که اجتماع و جامعه، مجموعه ای متشکل از واحدهای کوچک ترِ خانواده است، بهترین جایگاه کمک به ایجاد خانواده و فراهم ساختن ازدواج جوانان، خود جامعه است. از این رو برای حل مشکل ازدواج جوانان و جلوگیری از افزایش سن ازدواج، چاره ای جز همکاری و همیاری همه افراد و آحاد جامعه، وجود ندارد. راهبردهای اجتماعی که می توان در این زمینه ارائه دارد، از قرار زیر است:
1- فراهم کردن شرایط ازدواج آسان
دولتمردان و متصدیان اجتماع وظیفه دارند برنامه دقیقی برای حل این مشکل ارائه دهند. همچنین با تشویق مردم، خصوصاً افراد متمول، جوانان را در این امر یاری دهند. مسلماً اگر دولت و مسئولان امر قدمی در این راه بگذارند، همه مردم به کمک آن ها می شتابند، زیرا این یک مشکل همگانی است و همه افراد به گونه ای با آن درگیر هستند.
2ـایجاد وکسترش مراکز مشاوره ازدواج رایگان ازطرف دستگاههای ذیربط
یکی از دلایلی که جوانان را از ازدواج دور کرده است، نداشتن اطلاعات صحیح از ازدواج و وجود بدبینی های بی مورد است. بسیاری از جوانان نسبت به اصل ضرورت ازدواج بی اطلاعند و برخی هم از افکار ناصحیح و خرافی در این مورد رنج می برند. وجود مراکز مشاوره راگان ازدواج، کمک شایانی به جوانان می کند و دغدغه های بی مورد آنان را برطرف می سازد.
3ـ جلوگیری از بی بند وباری و ابتذال و فساد اخلاقی
یکی از راه های پیشرفت در جامعه ما اجرای قانونی اساسی و جلوگیری از متخلفین و برهم زنندگان نظم و قانون است. اگر از فساد و ابتذال، خصوصاً در حوزه اخلاق و مسائل جنسی جلوگیری نشود و با افراد متخلف برخورد جدی صورت نگیرد و در مقابل تهاجم و شبیخون فرهنگی دشمن، سیاست تسامح و تساهل اجرا شود، جامعه چنان دچار آشفتگی می شود که اولین ضرر آن متوجه نهاد مقدس خانواده می شود و جایگاه آن را تضعیف می کند. امروز کم نیستند جوانان پاک و مؤمنی که شریک زندگی مناسبی برای خود نمی یابند. تأثیر مخرب گسترش فساد و فحشا و ابتذال و مخصوصاً مواد مخدر بر تزلزل کانون خانواده و بدبینی جوانان به ازدواج، بر کسی پوشیده نیست. اگر متصدیان اجتماع برای مبارزه با مفاسد اخلاقی کمر همت ببندند و این دام های خطرناک را از جلوی جوانان بردارند، برکات زیادی نصیب جامعه خواهند کرد که یکی از آن ها هموار شدن راه ازدواج جوانان است.
علی رضایی کارشناس فرهنگی ورییس ادره فرهنگ دانشجویی دانشکده خوارزمی ملایر
دیدگاه شما