بیگمان در این آزادسازی عظیم نیروهای مدافع حرم و جبهه مقاومت، نقشی بیبدیل و انکارناپذیر داشتند و در رأس آن فرمانده شجاع سپاه قدس حاج قاسم سلیمانی( همان رزمنده عزیزی که در سال 1360 به لطف خدااز دست دکترمنافق در بیمارستان مشهد جان سالم بدر برد و بعد از چندین بار مجروحیت تا مرز شهادت در دوران پر افتخار دفاع مقدس زنده ماند ) با هدایت و فرماندهی مقتدرانه توانست در طول این سالها این مسیر پرمخاطره را با درایتی ویژه و مثالزدنی رهبری کند.
حال که صبح صادق دمیده و تلاشهای خستگیناپذیر رزمندگان مجاهد (رزمندگان اسلام ) به ثمر نشسته و طعم خوش امنیت احساس میشود، نباید فراموش کنیم که چه بسیار همسران و فرزندان و مادران و پدران شهیدان مدافع حرم که غم فقدان عزیزانشان را به پس کوچه دلشان تبعید می کنند و خنده های از عمق وجودشان را سوار بر باد صبا روانه عرش خدا می کنند تا بر چهره شهیدانی بنشیند که نتیجه فتح شان را از بلندای هستی به نظاره نشسته اند.
همه سبزپوشان پاسداری که تک تک مردم ایران،عراق و سوریه وامدار جهادعاشقانه شان هستند، دور شمع وجود سرداری می گردند که گویی خدا حفظش کرده بود تا او و همرزمانش، به ملائک فخر بفروشند و جانانه ایستادگی کنند و این شجره خبیثه راتا اخرین پایگاه تعقیب و نابود کند. روزگاری که همه ما دور آتش سیاست گرم می شدیم ، سردار جانش را با عشق امامان و بزرگانی گرم می کرد که حرم شان در کربلاو نجف و سامرا و کاظمین و دمشق، مورد هجوم حرامیان بود.
او توانست با کمک نیروهای جبهه مقاومت نیروهای داعش را از 12 کیلومتری بغداد و خیابانهای دمشق بیرون کند ودر تاریخ 30/8/96 پایان عمر دولت خود خوانده داعش را اعلام کند .
جا دارد که خدمت فرمانده عزیز خودم در عملیات بزرگ رمضان در سال 1361 بگویم خدا قوت علمدارخسته نباشی سردار پیروزی مبارکت باشد.در پایان ضمن ادای احترام به همه مدافعان حرم شهرستان ملایر یاد شهیدان مدافع حرم شهرم شهیدان فانوسی ،ابراهیم خانی و شاملو را گرامی میدارم.
محمد فتحی می ابادی
دیدگاه شما