تا که بودیم نبودیم کسی...
کشت ما را غم بی همنفسی!
این روزها این ابیات، عجیب بر سر زبان هاست، گویا بسیاری فقط منتظر بوده تا در گوشه و کنار کشور اتفاقی رخداده و دلی به درد آید تا از آن یادی کنند. نمونههای بسیاری از آن را میتوان در همین هفتههای اخیر نام برد از رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی تا ... .
اما شاید قضیه در مورد آتشنشانهای شهید و فاجعه پلاسکو خیلی متفاوتتر باشد. این روزها در جایجای کشور حضور در ایستگاههای آتشنشانی و تقدیر از آتشنشانان به امری عادی در بین تمامی گروهها تبدیلشده است از بچههای مهدکودک و دبستان گرفته تا مسئولین مختلف که شاید روزهای گذشته حتی نمیدانستند ایستگاههای آتشنشانی در کدام مناطق شهرها قرار دارند و فقط از آتشنشانی شماره تماس آن را میدانستند آنهم بهواسطه تکرارهای فراوان.
امروز آتشنشانها مرکز توجه تمامی رسانههای کشور شدهاند و با فراگیری شبکههای اجتماعی هرروز شاهد اظهار همدردی و تجلیل از آنان در قالب گروههای فراوانی هستیم و در این میان شاید برخی نیز از آتشنشانان برای صندوق رأی خود استفاده میکنند.
فداکاری آتشنشانان در حادثه پلاسکو کار جدیدی نبوده هرروز و در عملیاتهای مختلف این آتشنشانها فداکاریهای بسیاری انجام داده که از چشم تمامی دوربینها مخفی است و بابت این فداکاریها نهتنها تشکری از آنها نشده بلکه بهنوعی وظیفه آنها هم تلقی میشود.
اگر فداکاری و ازخودگذشتگی آتشنشانان نبود با توجه به وسایل و امکانات آنان شاید لحظهای آرامش نداشتم این حرف دل یکی از کسانی است که خود سالها با آتشنشانان دمخور بوده و مدتی نیز حضور در سازمان آتشنشانی را بر عهده داشته است.
حادثه پلاسکو، زنگ هشداری بود برای تمامی ما، تمامی کسانی که فکر میکنند حادثه فقط برای دیگران اتفاق میافتد، زنگ خطری برای همه مسئولین کشور.
این روزها بازار دیدار با آتشنشانان بسیار داغ است اما تا به حال کسی با خود گفته لحظهای پای درد و دل این مدافعان جان و مال مردم بنشینیم، از کاستیهایی که دارند، از شماتتهایی که به خاطر چند دقیقه دیرتر رسیدن درصحنه حادثه شنیدهاند و از مشکلاتی که همواره با آن روبهرو هستند.
ماشینآلات آتشنشانی تقریباً به 20 درصد شهر ملایر دسترسی ندارد، این صحبت یکی از مسئولین شهر است و این یعنی عمق فاجعه!
هرلحظه باید منتظر حادثه پلاسکو در بازار ملایر بود و این نیز یعنی عمق فاجعه!
شاید این روزها که آتشنشانان در مرکز توجه همه قرار دارند بد نباشد که کمی هم به کاستیهایی که دارند توجه کنیم کمی بیشتر از گذشته به فکر وضعیت ایمنی توجه کنیم.
احتمال ایجاد فاجعهای همچون آتشسوزی پلاسکو در بسیاری از نقاط شهر همچون بازار، محلهها و کاروانسراهای قدیمی شهر وجود داشته و مسئولین باید هر چه بیشتر به این امر توجه داشته باشند.
امروز شاید بهتر باشد بهجای گل بردن برای آتشنشانان به فکر رفع کمبودهای آنان و حل مسائل ایمنی در شهر باشیم، تا اگر خدایی ناکرده حادثهای رخ داد مسئولین با سربلندی سرخود را بالاگرفته و بیان کنند که تدابیر اندیشیده شده سبب جلوگیری از بروز حادثهای فاجعهبار شد.
صـالح
دیدگاه شما