1. تير 1395 - 20:15   |   کد مطلب: 19350
به مناسبت سالروز شهادت حاج حسن تاجوک
دلم برای حاج حسن تنگ شده
اول تیر ماه هرسال سالروز مشایعت و تشیع با شکوه پیکر مطهر فرمانده راست قامت ملایری، سردار شهید حاج حسن تاجوک است که پس از سالها حضور در جبهه ها با بدنی پر از ترکش و بخیه در زادگاهش آرمید.

اول تیر ماه هرسال سالروز مشایعت و تشیع با شکوه پیکر مطهر فرمانده راست قامت ملایری، سردار شهید حاج حسن تاجوک است که پس از سالها حضور در جبهه ها با بدنی پر از ترکش و بخیه در زادگاهش آرمید. حقیر به همین بهانه، با دوست سال های دوران اتقلاب و فرمانده عزیزم در دوران دفاع مقدس که دلم برایش تنگ شده سردار شهید حاج حسن تاجوک دل نوشته ای دارم که صمیمانه نثارش می کنم. ای دلاور عزیز نمی توانم از تو بگویم، اما ترا ننوازم! در فراقت بسوزم و برایت مویه ای نسازم! بیادت باشم و نردبان عشق نسازم ! و سلاح به کف نگیرم و به خصم تو نتازم! از دریای پر تلاطم خویش به ساحل آرامش تو برسم، اما رحل اقامت نیافکنده و لنگر نیاندازم! واما فرمانده عزیز مشکل اینجاست که می خواهم، اما نمی دانم از کجا شروع کنم و یا چگونه به تو بپردازم .از شهادت تو بگویم که در زیبایی بی رقیب است از همت بلند تو که بی بدیل مانده است و هنوز سقف نگاهم را می شکافد؟!.از غیرت قشنگت که زینت عزم جزم توست و مرا در حیرت جاودانه فرو برده است؟!.از غربتت که اجر مضاعف به تو داد و نام ترا در قافله گمنامان ثبت کرد؟!.از روح بزرگت که نظیرش را کم دیده ام و شیدایی ام را تداعی گر عشاق تاریخ کرده است؟!.از خلوص ناب تو که جان شیرینت را در برابر پیمان خونینت بی بها جلوه داد؟!.تو خود بگو که من چگونه بگویم؟! ترا کجا و چگونه بجویم؟! در کدامین باغ، گل وجود ترا ببویم؟!.بگو بگو که سخت محتاج شنیدنم! شرمسار از نرسیدنم! خسته از این همه انتظار کشیدنم! مشتاق دیدنم! در حسرت این چنین آرمیدنم! آه یادم آمد که در همان روزهای به یاد ماندنی چه زیبا در پادگان الله اکبردر اسلام آباد غرب در نرمشهای صبحگاهی با صوت زیبا و رسا سوره وَالْعَادِيَاتِ را برای بچه های گردان به صورت حماسی می خواندی و بچه های گردان خط شکن 151 مسلم ابن عقیل (ع) با شما همنوا می شدند و زمین زیر پاههای انها می لرزید و یا دخترت، نور دیده ات در روز تشیع جنازه ات بدن مطهرت را در میدان آزادی ملایر گلباران کرد و باعث بالا رفتن روحیه همرزمان و خانواده های معظم شهدا شد. و خانواده محترم شما چه زیبا می گفت و چه قیاس قشنگی بین جبهه و کربلا، بین شهدا و یاران امام حسین(ع)، بین دشمنان امروز و دشمنان صدر اسلام برقرار کرده بود و همه را در حیرتی عمیق از این همه شباهت و تکرار تاریخ فرو برده بود ، می دانم که تو زنده بودن و جاودانگی خویش را دوباره احساس می کردی!.دلم برایت تنگ شده است حاجی! برای تبسم هایت! نگاه هایت، حرف زدن هایت، به آغوش گرفتن هایت، محبت هایت، صبوری هایت! مهربانی هایت، حماسه آفرینی هایت، عشق ورزی هایت، فداکاری هایت، نمازهایت، مناجات هایت، ناله زدن هایت، شجاعت هایت، ولایت پذیریت و... . سردار عزیز!نه تنها من بلکه جامعه هم دلتنگ نسل آسمانی شماست.در جستجوی اسطوره های به تاریخ پیوسته است!باور نکنید که از یاد کسی خواهید رفت!باور نکنید که نسلی فراموشتان خواهد کرد!باور نکنید که شکرانه حماسه هایتان را بجا نخواهیم آورد!جامعه ای که آرمانخواه است، شهیدانش را می ستاید، یادشان می نماید، دیده به آفاق عروجشان می گشاید، شعر دلتنگی می سراید، همواره به سمت آنان می گراید و دستاوردهایشان را می پاید!. چه زیبا جانشین بر حق امام خمینی (ره) رهبر فرزانه انقلاب فرمود زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست. واما همه مخصوصآ مسولین غیر بومی شهرستان بدانند که اینجا ملایراست سرزمین لاله های سرخ، مفتخر به وجود تاجوک ها، بهرامی ها ،حاج رسول ها، طالبی ها ، نظری ها فتاحی ها ، دماوندیها طاهرنیاها،خانجانی ها،هاشمی ها ، فراهانی ها ،بیات ها ،مومنی ها، حسینخانی ها ،زمانی ها ،عابدینی ها،.وشهدای عزیزمدافعان حرم (شهیدان فانوسی، ابراهیم خانی، وشاملو )... و در یک جمله زادگاه 1100 لاله خونین است . یقین داشته باشید که خطه لاله خیز، با خاطره لاله هایش زندگی خواهد کرد، بندگی خواهد آموخت، جاودانگی خواهد یافت و برازندگی خواهد نمود!فرمانده عزیزتا آخرین دمی که توفیق وصل میسر نشود، در غبطه مرام تو خواهم سوخت و دیده به مقام تو خواهم دوخت و تا فرصتی باقی است، عشق خواهم اندوخت و شعله آتشش را در دل خواهم افروخت! بدرود ای سردار خط شکن که همیشه به یادت خواهم بود و باید اینگونه دعا کرد که خداوندا به خون پاك شهدا و صبر خانواده های معظم آنها و جانبازان ، حفظ روحيه هشت سال دفاع مقدس و تداوم آن را به همه ما عطا بفرما.

محمد فتحی می ابادی. 31 /3/ 95

دیدگاه شما

آخرین اخبار