«شبکههای اجتماعی» به عنوان پدیده سالهای اخیر همچنان افکار عمومی را به دنبال خود میکشد. ظهور و بروز شبکههای اجتماعی بخشی از «تئوری»های رسانهای را نیز منسوخ کرده و به نوعی «تئوری» جدیدی را در عرصه رسانه بازتعریف میکند. «سرعت» انتشار وقوع یک رویداد و بروز یک حادثه دراین «رسانه» نوظهور به گونهای است که تئوری «مدیریت خبر» را با چالش جدی مواجه کرده است.
پیش ازاین نیز به ضرورت توجه به این «پدیده» پرداختهایم. به راستی سازوکار مواجهه با این پدیده چیست؟ الگوی مواجهه با این پدیده را در کجای این جهان پهناور جستوجو کرد؟
ظهور و«اثرگذاری» شبکههای اجتماعی «واقعیت» امروز جامعه ایرانی است. قطعا شما نیز دامنه «نفوذ» این پدیده در سطوح مختلف افکار عمومی را حس کردهاید.این پدیده، تعداد قابل توجهی از مردم در ساعات مختلف روز و در هر کوی و برزن و در هر شرایطی – حتی در پیادهروی- به خود مشغول کرده و میکند.
اما آنچه مهم و ضروری مینمایاند، پیامها و به اصطلاح محتوای حال حاضر در شبکههای اجتماعی است که به نظر میرسد کمتر مورد مداقه و «دقتنظر» حرفهای و کارشناسانه قرار دارد. این نکته را از بررسی محتوایی برخی گروههای فعال در شبکههای اجتماعی میتوان دید.
تنها کمی کندوکاو و دقتنظر بیشتر در محتوای حال حاضر در این شبکهها نشان میدهد که چگونه برخی برای ایجاد شبهات دینی، تردیدهای سیاسی و همچنین ذبح واقعیات از توانمندیها و تواناییهای بومی در عبور از گردنههای سخت، به تقلا افتادهاند و بیفتور به تولید محتوایی مغرضانه و سیاهگونه میپردازند.
هماکنون گروههای متعددی در تعاریف مختلف در شبکههای اجتماعی فعالیت دارند و هر یک میکوشند که بخشی از نگاهها و توجهات عمومی را به سمت و سوی خود معطوف سازند و در این تلاش – در نگاهی خوشبینانه- بخشی از منافع ملی مورد هجوم و بعضا خدشه قرار میگیرد. مصادیق فراوانی در این باره میتوان ارائه کرد و تنها کافی است مهمترین اتفاقات و رویدادهای روزهای اخیر را در ذهن خود جستوجو کنید و سپس شیوه انتقال آن از سوی گروههای مختلف فعال در شبکههای اجتماعی، نحوه پوشش آن و پردازش آن را در این شبکهها بازبینی کنید تا ببینید که چگونه بعضا «غرورملی» به تاراج گذاشته میشود. چگونه به سمت و سوی «باورهای دینی» و «ارزشهای ملی» شلیک میشود؟
دقت نظر دوباره در این باره، ضرورت حضور مقتدرانه و هدفمند در شبکههای اجتماعی را دوچندان میکند. واقعیت کنونی این که در «صحنه» حال حاضر چندان با توشه و سازوبرگ مختص حضور در این شبکههای اجتماعی فعالیتی صورت نمیگیرد. آنچه اتفاق افتاده و میافتد صرفا در حد «دلنوشته»های پاک جوانان متعهد و غیرتمندی است که میکوشند با سیل بنیانبرانداز شبهات و القائات مسموم غربگرایان و مغرضان مقابله کنند.
نسل کنونی و آینده انقلاب اسلامی در تیررس این «پدیده» قرار گرفتهاند. قرائن بسیاری نشان میدهد که ظهور و بروز این پدیده به ظاهر جذاب اجتماعی با هدف شکار آنان و به انحراف کشانیدن اذهان آنان از واقعیات انقلاب اسلامی به عنوان پدیده بزرگ قرن، اتفاق افتاده است. این که مجموعهای کارشناسان ارشد برنامهنویسی و همچنین کارشناسانی مطرح در عرصههای جامعه شناسی، روانشناسی و ارتباطات در پشت پرده شبکههای اجتماعی نظیر «تلگرام» قرار دارند، شکبرانگیز نیست؟
*پژوهشگر ارشد مسائل اجتماعی - فرهنگی
انتهای پیام/
دیدگاه شما