در روزهای اخیر و در دهه کرامت مردم ایران به جای شنیدن خبرهای خوشحال کننده و شادی آفرین، با اخباری بهت آور مواجه شده اند.
فعالیت به ظاهر محدود خبرنگاران شبکه فتنه گر BBC که فتنه انگیزیها و خط دهیهای این شبکه به فتنه گران و عوامل آنها در فتنه 88 بر همگان واضح و مبرهن است، یکی از بهت آورترین اخبار در این ایام بود.
در حالی که به گفته ی سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این خبرنگاران به طور محدود با هدف تهیه گزارشهایی پیرامون موضوع هستهای به ایران خواهند آمد و این موضوع با رعایت تمامی جوانب امنیتی و با تاکید بر دوری از سیاهنمایی و صرفاً در جهت انعکاس واقعیتها در خصوص این موضوع خواهد بود.
حال سوال اینجاست که چگونه می توان به کسانی که کارنامهی سیاهی در سالهای گذشته از خود به جا گذاشته اند، اعتماد کرد و حتی با رعایت تمام جوانب امنیتی اجازه داد که این شبکه فتنه گر در کشور فعالیت مجدد خود را آغاز کند؟
نمونه آشکار بی اعتمادی به این شبکه و خبرنگارانش، مصاحبه قریب الوقوع با رئیس سازمان محیط زیست، علیرغم ممنوعیت مسئولان دولتی در مصاحبه با شبکه BBC در داخل ایران می باشد.
و سوال دیگری که اینجا به ذهن خطور می کند این است که ماهیت این شبکه فتنه گر برای همه مردم ایران آشکار است، اما چرا مسئولان دولتی ما خلاق قوانین رفتار می کنند، جای بسی تأمل است.
خبر نگران کنندهی دیگر، بازگشایی مجدد سفارت انگلیس در ایران است که دقیقا در تاریخ 28 مرداد و در روزی که یادآور دخالت مستقیم و فتنه گرانه انگلیس در کودتای 28 مرداد است، توسط روزنامه "گاردین" منتشر شد که: "بریتانیا سرانجام پس از چهارسال سفارت خود را تا چند روز دیگر در تهران بازگشایی می کند".
کارنامه سیاه روباره پیر در قبال ایران و نقش بسیار مخرب این کشور در رخدادهای پس از انتخابات سال ۸۸ بر همگان آشکار است. سفارت انگلیس در فتنه 88 به ۲۰۰ نفر مأموریت داده بود فقط سراغ خواص بروند و راههای نفوذ در آنها را شناسایی کنند؛ این بود که دیدیم ناگهان برخی خواص ساکت شدند و وقتی ما به آنها سند ارائه میدادیم، میگفتند ما متوجه نمیشویم.
پس از آشکار شدن نقش انگلیس در فتنه 88 یک فوریت طرح قطع رابطه کامل دولت جمهوری اسلامی ایران با انگلیس در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گرفت که سرانجام پس از کشوقوسهای فراوان، نمایندگان مجلس کلیات طرح 2 فوریتی کاهش روابط با انگلیس را 6 آذر ۱۳۹۰ با ۱۷۹ رأی موافق، ۴ رأی مخالف و۱۱ رأی ممتنع از مجموع ۲۰۱ نماینده حاضر در صحن تصویب کردند.
پس از آن تعدادی از دانشجویان در اعتراض به نقش سفارت انگلیس در فتنه 88، وارد ساختمان این سفارتخانه شدند و از آن زمان سفارت انگلیس در ایران تعطیل شد.
حال پس از 4 سال شاهد آن هستیم که در اول شهریور سال جاری این سفارت خانه با حضور فیلیپ هاموند، وزیر خارجه انگلیس، دوباره بازگشایی می شود.
اگر تنها به برخی از دخالتهای انگلیس در سالهای گذشته تاکنون اشاره کنیم، می بینیم که حضور این کشور در ایران جز ضرر و فتنه جویی چیزی برای مردم ایران به دنبال نداشته است.
1ـ جدا کردن افغانستان از ایران در سال 1857 براساس پیمان پاریس.
2ـ تحمیل قرارداد رویترز (1872) که براساس آن، ایران به مدت 70 سال کاملا به انگلستان فروخته شد. این قرارداد با مخالفت حاجملاعلی کنی؛ روحانی روشن ضمیر باطل شد اما انگلیسیها مخفیانه به غارت منابع ایران مشغول شدند. قرارداد رویترز انحصار استفاده از معادن، جنگلها، گمرکات و حق کشتیرانی رایگان در کارون را به انگلیسیها میداد و عملا ایران را به مستعمره انگلیس تبدیل میکرد.
3ـ ایجاد فرقههای ضاله بابیت و بهائیت به قصد انحطاط مذهبی در ایران و تسلط بر این سرزمین.
4ـ جدا کردن بخشی از بلوچستان از خاک ایران در سال 1887.
5ـ تحمیل قرارداد دارسی به ایران برای اکتشافات، استخراج و غارت منابع نفتی در سال 1901.
6ـ به انحراف کشاندن انقلاب مشروطیت و زمینهچینی برای اعدام آیتالله شیخ فضلالله نوری.
7ـ تحمیل قرارداد گس- گلشائیان در 1933 (1312 شمسی) که قرارداد دارسی را ظالمانهتر کرد. براساس این قرارداد حق بهرهبرداری از معادن، جنگلها، معافیت گمرکی برای کالاهای کشاورزی بریتانیا، استفاده رایگان از نفت ایران برای نیروی دریایی انگلیس و خرید زمینهایی که در آن نفت کشف میشد به قیمت زمین عادی به انگلستان اختصاص یافت. از فروش نفت، 20 درصد به صورت اقساط به ایران تعلق میگرفت، آنهم در زمانی که ارزش لیره کاهش مییافت. ضمن اینکه انگلیسیها همواره اطلاعات ناقص از عملکرد شرکت نفت ایران- انگلیس به طرف ایرانی میدادند. این قرارداد 60 ساله قرار بود تا سال 1372 شمسی، منافع نفت ایران را در اختیار انگلیسیها قرار دهد که با انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 ملغی شد.
8ـ اشغال ایران در چارچوب حمله متفقین به ایران و تحمیل قحطی و فقر به ملت و وارد آوردن خسارات جانی و مالی فراوان.
9ـ کمک به فرار رضاخان از ایران و روی کار آوردن فرزندش.
10ـ نقش مستقیم در کودتای 28 مرداد 1332 (1953) برای همراهی با آمریکا.
11ـ نقش مستقیم در جدایی کل سرزمینهای جنوبی خلیجفارس که در 1971 به جدایی کامل بحرین انجامید. بحرین آخرین قطعه از سرزمینهای جنوبی خلیجفارس بود که از ایران جدا شد.
12ـ کمک به رژیم بعثی عراق برای حمله به ایران و ادامه این پشتیبانیها در طول هشت سال جنگ.
13ـ حمایت و پشتیبانی از سلمان رشدی، نویسنده کتاب موهن آیات شیطانی، انگلیسیها سفارشدهنده، منتشرکننده و حامی کتاب و نویسندهاش بوده و هستند.
14ـ آموزش و تجهیز و پشتیبانی از بمبگذاری و دیگر اقدامات تروریستی در خوزستان و سیستان و بلوچستان در طی سالهای پس از اشغال افغانستان و عراق.
15ـ حمایت از فتنه88 از طریق سفارتخانهاش در تهران، شبکههای رسانهای همچون بیبیسی و راهاندازی شبکههای مختلف رسانهای فارسی زبان در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی و انحطاط مذهبی ملت ایران. در جریان فتنه 88 چندجاسوس انگلیسی که به تحریک فتنهگران نیز میپرداختند دستگیر و محکوم شدند، ازکارکنان سفارت انگلیس در تهران بودند.
16ـ زمینهچینی برای ترور دانشمندان هستهای ایران (سخنان جان ساورز و اقدامات کوپر معاون اشتون).
موارد ذکر شده تنها گوشه ای از جنایات این روباره پیر علیه کشور و مردم ایران بوده است.
مشاهده ردپای این کشور در ترور دانشمندان هسته ای نمونه ای دیگر از جنایات انگلیس در کشور ایران می باشد.
پاییز 89 "جان ساورز" در مقام رئیس دستگاه جاسوسی انگلیس (MI6) مقابل دوربین رفت و اعلام کرد سازمان تحت ریاستش در حال «انجام عملیات جاسوسی» با هدف «توقف برنامه هستهای ایران» است.
8 آذرماه 89 و تنها چند روز پس از این اظهارات، مجید شهریاری و فریدون عباسی از برجستهترین و کلیدیترین دانشمندان هستهای ایران در دو عملیات جداگانه ترور شدند و این ترور از سخنان ساورز و مراد او از فعالیتهای جاسوسی و اطلاعاتی علیه برنامه هستهای ایران رمزگشایی کرد.
حال پس از مروری کوتاه بر جنایات این روباه پیر که تا سالهای اخیر هنوز ردپای فتنه گری او در کشور ایران دیده می شود، چگونه مسئولان دولت اجازه فعالیت مجدد سفارتخانه انگلیس را داده اند جای بسی تأمل است.
س. اصلاحی
دیدگاه شما