به گزارش ملایری ها به نقل از فارس؛
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشکده فنی دانشگاه تهران طی نامهای به وزیر نفت از وی خواست درباره ارزان فروشی به یک شرکت نروژی در جمع دانشجویان توضیح دهد.
متن این نامه به شرح ذیل است:
« وزیر محترم نفت
جناب آقای مهندس بیژن زنگنه
سلام علیکم
همانطور که مستحضرید روز سوم آبان ماه شرکت نفت قرارداد فروش گاز با شرکتی به نامIFLNG را به امضا رسانده است. شرکت طرف قرارداد شرکت نفت، تحت مالکیت دو شرکت پالایش گاز خارک که تنها نزدیک سه سال سابقه دارد و شرکتی نروژی به نام Hemla میباشد.
نخست اینگونه اعلام شد که شرکت نفت، گاز همراه میادین دریایی و در حقیقت اتلافی (در آغاز گاز فلر میدان فروزان) را طبق این قرارداد به شرکت طرف قرارداد خواهد فروخت تا شرکت فوق با استفاده از کشتی دارای فناوری تبدیل گاز طبیعی به گاز مایع، آن را مایع سازی و سپس صادر کند که در این صورت هر مبلغی که از این معامله به دولت میرسید باز هم به دلیل اتلافی بودن گاز فروخته شده، به صرفه محسوب میشد و همچنین آسیب های زیست محیطی سوختن گاز در مشعل ها نیز از بین میرفت. اما بعد مشخص شد که این قرارداد نه برای فروش گاز فلر بلکه گاز شیرین بسته شده است آن هم به قیمتی اندک (تقریبا 8 سنت) و برای مدت طولانی 20 سال.
مرکز مطالعات انرژی انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشکده فنی دانشگاه تهران، با توجه به اهمیت بالای گاز طبیعی در حوزه انرژی و تاثیر آن بر مسائل اقتصادی و امنیتی کشور نکاتی را در مورد قرارداد فروش گاز به شرکتی موسوم به IFLNG به سمع و نظرتان میرساند:
مطابق بند « 13 » سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، صادرات گاز یکی از اولویت های کشور در راستای بسترسازی و ایجاد زیرساخت های لازم در مسیر توسعه و پیشرفت می باشد که دولت نیز به دنبال اجرایی کردن آن است. اما نکته حائز اهمیت بررسی کارشناسی جوانب مختلف این مسئله جهت دریافت بیشترین ارزش افزوده از این منبع انرژی است.
حال با فرض پذیرش اینکه اولویت تخصیص گاز مازاد تولیدی (ناشی از بهره برداری از فازهای پارس جنوبی و توسعه دیگر میادین)، افزایش صادرات این منبع انرژی است، به بررسی قرارداد گازی مذکور میپردازیم.
طبق این قرارداد ایران هر متر مکعب گاز را با بهایی حدود 8 سنت خواهد فروخت که این بها تقریبا کمتر از نصف بهای گاز فروشی به ترکیه است، که در طول 20 سال به معنای اعطای یارانه حدود 6 هزار میلیارد تومانی به شرکت طرف قرارداد است که علاوه بر ضرر ناشی از کاهش 60 درصدی قیمت، با توجه به منطقه ای بودن بازار گاز مسلما ارزان فروشی گاز به شرکت IFLNG بر کاهش قیمت فروش گاز ایران به سایر کشورها نیز اثرگذار است.
در کنار این ارزان فروشی نکته جالب توجه اینکه طبق این قرار داد با وجود اینکه ایران صرفا فروشنده است اما هزینه حمل و نقل کشتی را تا مقصد صادرات نیز بر عهده میگیرد. نکته دیگر اینکه طی این قرارداد شرکت نفت هیچ مالکیتی بر ال.ان.جی تولیدی ندارد؛ و هیچ زمینه ای هم برای انتقال فناوری ال.ان.جی پیش بینی نشده لذا این قرارداد علاوه بر عدم توجیه اقتصادی هیچ منطق استراتژیکی نیز ندارد، بدین ترتیب با بررسی داده ها و ستانده ها، این قرارداد به هیچ وجه منافع کشورمان به عنوان صادرکننده انرژی را تامین نمیکند.
وزیر نفت، نیک مستحضرید که صادرات گاز به دو صورت خط لوله و ال.ان.جی صورت میگیرد و مقایسه اقتصادی صادرات گاز به دو روش مذکور و تاثیر ژئوپلیتیکی آن شاخص تعیین استراتژی در صادرات گاز است که طبق محاسبات انجام شده و با مقایسه هزینههای روش خط لوله و ال.ان.جی درمییابیم که در مسافتهای کوتاه تر به دلیل کمتر بودن هزینه سرمایه اولیه موردنیاز برای احداث خط لوله، انتقال گاز به این روش اقتصادی تر است و در مقابل روش ال.ان.جی در ابتدا هزینه سرمایه گذاری بالاتری نیاز دارد اما با افزایش مسافت هزینه آن افزایش کمی دارد فلذا برای انتقال گاز به مسافت های طولانی مناسب است. که با توجه به نکات گفته شده اولویت اول و اقتصادی ترین بازار صادرات گاز برای ایران، بازار گاز منطقه ( ترکیه، هند، پاکستان، عربستان، کویت، عمان، امارات و ...) به دلیل نزدیکی جغرافیایی و در نتیجه کاهش هزینه انتقال است.
به علاوه اینکه در حال حاضر بازار ال.ان.جی با مازاد عرضه مواجه شده و تکنولوژی ال.ان.جی نیز در انحصار شرکت های آمریکایی است. در نتیجه تلاش برای ورود به بازار ال.ان.جی و بی توجهی به گسترش روش خط لوله از لحاظ اقتصادی به هیچ وجه در راستای منافع کشور نیست.
از آنجا که هزینه انتقال گاز بین دو نقطه بسیار بالاست، کشورها همواره سعی میکنند گاز طبیعی را در داخل تولید کنند یا در صورت عدم توان تولید داخلی، آن را از کشورهای همجوار به وسیله خط لوله تامین کنند. در نهایت این روند موجب شده است که برخلاف بازار جهانی شده نفت، بازار فروش گاز، یک بازار انحصاریِ منطقه ای به ویژه در سمت عرضه باشد و که قدرت برتر در معاملات گاز بین کشورها در اعمال فشار سیاسی و چانه زنی بر سر افزایش قیمت در اختیار کشورهای صادرکننده ی گاز است. و افزایش تجارت ال.ان.جی بازار فعلی گاز را از حالت منطقه ای به حالت جهانی تبدیل میکند چرا که بر خلاف خط لوله، ال.ان.جی قابل تجارت و صادرات به تمامی نقاط جهان است که از لحاظ سیاسی و امنیتی بازار فروش ایران تهدید میکند.
کشورهای طرف تقاضای گاز، شامل اروپا و شرق آسیا هستند که غالبا متحدان استراتژیک امریکا نیز محسوب میشوند که دو راهبرد تامین پایدار انرژی و قیمت پایین تر خرید انرژی را دنبال میکنند. گسترش حجم بازار ال.ان.جی زمینه مناسب جهت ایجاد تنوع سبد وارداتی جهت تامین پایدار انرژی را فراهم میکند بدین صورت که کشورهای اروپایی تقاضاکننده میتوانند میزان گاز مورد نیاز خود را از صادرکنندگان مختلف انرژی تامین کنند و وابستگی انرژی خود را از دارندگان انرژی گاز به ویژه ایران و روسیه قطع کنند، بدین صورت حتی تحریم گاز ایران در آینده ای نزدیک نیز بسیار محتمل است.
همچنین هرچه گزینه های دسترسی یک کشور طرف تقاضا به حامل انرژی بیشتر باشد، قدرت این کشور برای چانه زنی بر سر کاهش قیمت واردات بیشتر میشود. در نتیجه جهانی شدن بازار گاز علاوه بر کاهش قیمت گاز، ابزار سیاسی حاصل از انحصاری بودن انرژی را نیز از دارندگان منابع گاز از جمله ایران سلب میکند.
حال سوال اساسی اینجاست که چرا سیاست شرکت نفت در صادرات مازاد گاز به جای گسترش خطوط انتقال و ایجاد وابستگی سیاسی ـ اقتصادی در کشورهای منطقه، تلاش جهت انعقاد قراردادی در راستای صادرات ال.ان.جی است که جدای از مسائل اقتصادی، از لحاظ امنیتی و سیاسی نیز منافع کشور را به خطر میاندازد؟
حتی در صورت نیاز ایران جهت ورود به بازار ال.ان.جی انعقاد قرارداد با یک شرکت تولیدکننده میعانات گازی بدون وجود سازوکار مناسب جهت انتقال تکنولوژی و همچنین ایفای نقش صرفا به عنوان تامین کننده گاز چه زمینه ای برای پیشرفت در این حوزه را در کشور فراهم میکند؟ و اینکه در عوض ارزان فروشی گاز چه فایده اقتصادی و سیاسی نصیب کشور خواهد شد؟
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشکده فنی دانشگاه تهران ضمن انتقاد به مفاد این قرارداد از وزیر و کارشناسان وزارت نفت درخواست دارد که جهت بررسی و تحلیل پیرامون قرارداد گازی IFLNG در فضای دانشگاهی حضور پیدا کرده و نسبت به سوالات جامعه دانشگاهی پاسخگو باشد.»
انتهای پیام/
دیدگاه شما