به گزارش ملایریها؛ در فرهنگ دینی ما، یکی از برنامههایی که نشاندهنده پیوند و دوستی شیعه با اولیای دین و امامان معصوم است، «عزاداری» است، یعنی یاد رحلت و شهادت آنان را گرامی داشتن، در سوگ آنان ماتم بپا کردن و در عزایشان گریستن.عزاداری از آغاز، با دستور و تأکید و توصیه خود پیامبر خدا صلّی الله علیه وآله و امامان شکلگرفته است و رفتهرفته میان امّت وفادار به خاندان پیامبر و علاقهمندان به عترت بهصورت یک «سنّت دینی» درآمده است.
تدبیر و خواست الهی نیز در ایجاد شوق و محبت نسبت به خاندان پیامبر، بهویژه سیدالشهدا علیهالسلام در تداوم این سنّت نقش داشته است. این شوق خداداد را، در عمق دلوجان خویش حس میکنیم و همچون چشمهای در طول حیات، از زلال آن میچشیم و طراوت مییابیم.
به مناسبت ایام ماه محرمالحرام و دانستن مهمترین وظایف یک مؤمن برای عزاداری خبرنگار ما به سراغ حجتالاسلام دانیال بصیر رفته و با وی گفتوگویی درباره عزاداری داشته است.
ملایریها: چرا عزاداری میکنیم و عزاداری ائمه معصومین چه ثمراتی دارد؟
حجتالاسلام بصیر: مهر و محبت خاندان پیامبرصلّی اللّه علیه وآله بهویژه حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام را همچون بذری در زمین دل ما افشاندهاند. ما نیز وظیفهداریم که این بذر را برویانیم و این نهال را به برگ و بار بنشانیم و در همه عمر، از ثمرات آن بهرهمند شویم.
اشک ما شاهد عشق ماست. میتوانیم به عترت رسول خدا صلّی اللّه علیه وآله عرض کنیم:
اگر از عاشقان دل گشت غمناک/ اگر در سوگشان شد دیده نمناک
گواه عشق ما این دیده و دل/ رساند اشک و غم ما را به منزل
از سوی دیگر، بر پا کردن سوگواری در ایام رحلت و شهادت معصومین علیهمالسلام ، زنده نگهداشتن نام و یاد و خاطره و از سوی دیگر، برپا کردن سوگواری در ایام رحلت و شهادت معصومین، زنده نگهداشتن نام و یاد و خاطره و تعالیم آن پاکمردان الهی است. آثار و برکات این احیاگری و تعظیم شعائر نیز به خود امت اسلام برمیگردد و از این رهگذر، دلبستگیهای دینی و پیوندهای عاطفی با اولیای دین استوارتر میشود و دینداری و تعهّد و پاکزیستی شیعیان اهلبیت علیهمالسلام تقویت میشود.
ملایریها: مهمترین فلسفه هاى سازنده و تربيتى عزادارى بر حضرت اباعبدالله علیهالسلام چیست؟
حفظ مكتب و شريعت، پيوند عميق عاطفى بين امت و الگوهاى راستين، پيوند عميق عاطفى بين امت و الگوهاى راستين ، اقامه مجالس دينى در سطح وسيع و آشنا شدن با معارف دينى ، پالايش روح و تزكيه نفس ، اعلام وفادارى نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم ، وحدت هماهنگى ميان امت اسلامى همه از مهمترین آثار عزاداری امام حسین علیهالسلام هستند.
ملایریها: حفظ دین یکی از مواردی بوده که شما در مهمترین آثار عزاداری بیان کردید، چگونه عزاداری بر امام حسین سبب حفظ دین میشود؟
زنده داشتن ياد و تاريخ پرشكوه نهضت حسينى، كه الهامبخش روح انقلابى و ستمستیزی است. يعنى احيا وزنده داشتن نهضت عاشورا موجب زنده نگه داشتن و ترويج دائمى مكتب قيام و انقلاب در برابر طاغوت ها و تربیتکننده و پرورشدهنده روح حماسه و ايثار است.
امام خميني قدس سره می فرمايد: روضه سيد الشهداء علیهالسلام براى حفظ مكتب سيّد الشهداء علیهالسلام است، حرف سيّد الشهداء علیهالسلام حرف روز است، هميشه حرف روز است، اصلاً حرف روز را سيّد الشهداء علیهالسلام آورده است و سيّد الشهداء علیهالسلام را اين گريه حفظ كرده است، مكتبش را اين مصيبت ها و داد و قال ها حفظ كرده است .
و در جاى ديگر می فرمايند: شايد غربزدهها به ما می گويند كه ملت گريه! و شاید خودی ها نمی توانند تحمل كنند كه يك قطره اشك مقابل چقدر ثواب است، اين گريه است كه يك ملت را بسيج می كند براى يك مقصد اسلامى، مجلس عزا نه براى اين است كه گريه بكنند براى سيّد الشهداء علیهالسلام و اَجر ببرند - البته كه هست - و دیگران را از اجر فردى نصيب كند؛ بلكه مهم آن قضيّه سياسى است كه ائمه ما در صدر اسلام نقشه اش كشيده اند كه تا آخر باشد .
عزادارى نوعى پيوند محكم عاطفى با مظلوم انقلاب گر و اعتراض به ستمگر است و به تعبير استاد مطهرى: «گريه بر شهيد شركت در حماسه اوست.يعنى اين تحول روحانى كه در جلسات عزادارى ايجاد می شود، زمينه را براى تحولات اجتماعى فراهم ساخته. و درواقع زمينه را براى حفظ آرمان هاى آن حضرت و پياده كردن آن فراهم می سازد؛ چنانکه امام راحل می فرمود: ما هر چه داريم از محرم و عاشورا داريم. انقلاب اسلامى ايران و هشت سال دفاع سرافرازانه و پيروزمند ارتباط مستقيمى با مجالس سوگوارى و عزادارى دارد. و در طول تاريخ نيز شيعيان با همين مجالس عزادارى، توانسته اند هويت جمعى خود را حفظ و در برابر ظالمان و فاسدان ايستادگى كنند.
ملایریها: و چگونه سبب وحدت و هماهنگى ميان امت اسلامى شیعی میشود؟
يكى از بركات پربار عزادارى و گريه براى حضرت سيّد الشهداء علیهالسلام ، وحدت و هماهنگى ميان اقشار مختلف اسلامى است كه در سايه گرد همآیی مردم در ايام سوگوارى حضرت در مساجد و تكايا و در سینهزنیهای خيابان ها است. و اين گردهمایی ها، ناله ها و سینهزنیهای هماهنگ، قلبهای مردم را با يكديگر نزديك نموده و كدورت ها را مرتفع ساخته و باعث يكپارچگى ملت اسلامى می شود و از جمعيت پراكنده قدرت بزرگ می سازد و ملت اسلامى را در برابر نفوذ دشمنان بيمه می كند.
امام خمينى قدس سره می فرمايد: ما ملّتِ گريه سياسى هستيم كه با همين اشك، سيل جريان می دهيم و خرد می كنيم سدهايى كه در مقابل اسلام ايستاده است .
همين گريه است كه كارها را پيش برده است، همين اجتماعات است كه مردم را بيدار می كنند.
همه روضه بخوانند، همه گريه بكنند، از اين هماهنگتر چه؟ شما در كجا سراغ داريد كه يك ملّتى اینطور هماهنگ بشود؟ چه کسی اين ها را هماهنگ كرده؟ اينها را سيّد الشهداء علیهالسلام هماهنگ كرده است.در كجاى عالم سراغ داريد مردم اینطور هماهنگ باشند.. اين هماهنگى را از دست ندهيد .
ملایریها: یکی از مواردی که همواره بر روی آن تأکید شده بحث شور و شعور حسینی است، مهمترین تعبیری که از این مسئلهدارید چیست؟
پيامبر صليالله عليه وآلهوسلم : «مكتوب عن يمين العرش انَّ الحسين مصباح الهدي و سفينةالنجاة»
عبارت حماسه و شور حسيني، بهطور مكرر در ميان مردم ما بهکاررفته است و تحقق آن، كه مربوط به جنبه عاطفي و احساسي «عاشقان حسيني» است تأثيرات فراوان داشته و شايد از كمترين عامل مؤثر (شور و احساسات) بيشترين تأثير (ايجاد و حفظ ايمان و افزايش آن) را داشته ايم.
مگر نه اين است كه دينِ انبوهي از مردم ما در ايّام محرّم و يا عاشورا زنده يا زنده تر مي شود و باعث حفظ و افزايش ايمان آنها است.
آيا اين واقعيت تاريخي كه جرقّه و شروع انقلاب و اعلان برائت از حكومت ظلم و فساد شاهنشاهي از محرّم 41 شروع شد، قابلانکار است؟ و يا اینکه مؤثرترين و پيروزمندترين عملیات نظامي در دوران جنگ هشتساله با سینهزنیها و رمز یا حسین عليهالسلام و شروعشده است. و اینکه تأثیرگذاری فراوان و نهفته و قابل هدايت و جهتدهی (تأكيد بر شعور حسيني) موجب شد كه سياست دشمنان دين بركم رنگ و بي محتوا كردن و در برخي مواقع، بر نابودی شور و حماسه و عزاداري سالار شهيدان دچار شكست شود.
حال از خود مي پرسيم: وقتي اين واقعيت (حماسه حسيني) كه نه تمام دين و بلكه جزئي اندک از دين است، مي تواند تأثيري چنين شگرف در زندگي فردي و اجتماعي بگذارد؛ «شعور حسيني» كه مجموعه اي از اعتقادات راستين و حقيقي و رفتارهاي فردي و اجتماعي مناسب با آن افكار است، چه تأثيري بس شگرفتر و مؤثرتر در حوزه زندگي خواهد گذاشت؟ و چگونه خواهد توانست دوستان را هدايت و دشمنان را ناامید گرداند؟
شعور حسيني بهعنوان مدينه فاضله ديني و شيعي، عبارت است از مجموعهاي از افكار و اعتقادات و رفتارهاي فردي و اجتماعي هماهنگ و برخاسته از منشأ «عصمت حسيني» كه موجب بروز فرهنگ ناب محمدي و مهدوي و شيعي ميشود. اگر شعور حسيني به معناي درك و فهم و الگوپذيري از زندگي فكري و رفتاري سیدالشهدا حسين بن علي عليهماالسلام بهعنوان موجودي زنده و پيش برنده به جامعه رخ بنمايد، هرروز «عاشورا» و هر جا «كربلاست» و بهشت در دنيا تحقق خواهد يافت؛ چراکه كربلا پارهاي از بهشت است.
ملایریها: چگونه جامعه میتوان از اثرات شعور حسینی بهخوبی بهرهمند شود؟
چراغ و نور هدايت و كشتي نجات حسيني، عينيت نمييابد مگر اینکه جامعه رنگ حسيني و الگوي فكري و رفتاري امام حسين عليهالسلام را به خود بگيرد.
به نظر بنده نوع حركت امام حسين عليه السلام و اهلبيت و اصحابش از مدينه تا كربلا بهگونهای توأم با اعلام و آشكار كردن بوده و سخنان آن فرزند رسول خدا و فاطمه زهرا علیهماالسلام ميخواسته الگويي راستين و حقيقي از معارف و اعمال صالح به جامعه ارائه دهد تا، از اين رهگذر، مردم هدايت يابند و دين جدش كه اسلام ناب محمدي است، دوباره زنده گردد. از همين رو، بزرگان فرموده اند:«انّ الاسلام محمدي الحدوث و حسيني البقاء»؛ اسلام از ناحيه پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم به وجود آمد و از ناحيه حسين عليهالسلام بقا يافت.
البته اين سخن مشهور كه از زبان بشر معمولي صادرشده برخاسته از سخن وحي نبوي يعني «حسين منّي و انا منه (من حسين)» هست. مفهوم فقره نخست روايت، آشكار است و قسمت دوم كه مي فرمايند: من از حسينم، چيزي نيست مگر به اين معنا كه دين من از ناحيه سالار شهيدان اباعبدالله الحسين عليهالسلام آبياري و زنده خواهد شد. آري، «شعور حسيني» رمز بقاي اسلام حقيقي و ناب محمدی است.
ملایری ها: اگر بخواهیم به جلوه هايي از شعور فكري و سپس شعور رفتاري و اخلاقي امام حسين عليهالسلام ویارانش بپردازیم مهمترین الگوهایی که پیش روی ما قرار داده میشود چیست؟
توحيد حسيني، اخلاص حسيني، اخلاص ياران و پاسداري از ولايت الهي مهمترین الگوهای رفتاری و اخلاقی امام حسين عليهالسلام ویارانش بوده برای ما بهترین الگو در زندگی است
سيماي معصومان در زيارت «جامعه كبيره» بهعنوان نه توحيد الهي بلكه اركان توحيد خداوند، نه مصداق معرفت الله بلكه پايگاه و سرچشمه معرفت الله، درهاي ايمان، ذوب شوندگان در محبت الهي، پاكان در توحيد ربوبي و... معرفیشدهاند.
معصوم سوم، امام حسين عليه السلام مصداق بارز و كامل نفس مطمئنه الهی است. وجودش سرشار از ايمان و اعتقاد به خداست. در قلب نازنين او عشق خدا مي جوشد. او از ايمان كامل به خدا و جلوه های خدا در گفتار و كردار بهره مند است.
معصومان بزرگترين نشانه و آيت خدا در اتّصال مردم به خدا، زمين به آسمان، سُفلي به عُليا و مُلك به ملكوت مي باشند. چراکه امیرالمؤمنین علي عليه السلام ميفرمايد: «ماللّه آية هي اكبر منّي خداوند نشانهاي بزرگتر از من ندارد.» و البته همه آن بزرگواران نور واحدند. حضور خداوند در زندگي امام حسين عليهالسلام دائم و آشكار است. خداشناسي در «دعاي عرفه» كه امواج عرفان حسين عليه السلام است، بهگونهای عميق و حيرت آور موج مي زند. اوج آن در اين فقره دعا نمايانتر است كه مي فرمايد:
معبود من! چون به آثار قدرتت توجّه كنم، راه وصول تو بر من دورگردی. چگونه به اشيايی كه در هستي خويش محتاج تواند، بر وجود تو استدلال كنم؟ آيا موجودی غير از تو ظهوری دارد كه از آنِ تو نباشد، تا او سبب ظهور و پيدايش تو گردد؟ تو كی ازنظر پنهان گشته ای كه راهنمايی من را بهسوی تو رهنمون گردد و چه زمان از من دور بودهای تا آنکه مخلوقات مرا به وصالت رسانند؟ كور باد چشمي كه تو را نظارهگر خويش نبيند!
كی رفته ای ز ديده كه پيدا كنم تو را كي رفته ای ز دل كه تمنّا كنم تو را
ملایریها: یکی از درسها و جلوههای بزرگ اخلاقی در واقعه عاشورا درس پاسداري از ولايت الهي است، این درس بزرگ را چگونه میتوان در جامعه امروزی گسترش داد؟
يكي از جلوه هاي فكري و اعتقادی اصحاب امام حسين عليه السلام در قالب سلامتي در دين و برحق بودن آنها و حمايت بيدريغ از مقام ولايت معصوم، آشكار است.
حماسه و اشعار ياران امام، نشان از سلامت دين و حمايت از ولايت و امامت دارد؛ اشعار قمر بنیهاشم عليه السلام گوياي اين واقعيت است. درواقع «شور» در خدمت «شعور و اعتقاد» درآمده است، نه اینکه شور، حماسه، شعر و ادب خود بذاته هدف اصلي باشد.
جامعه امروز ما در سايه «شعور حسيني» مي بايست نگران نابودي و ضعف و آسیبپذیری دين و ايمان خود باشد و حمايت از «ولايت فقه»، امروز چتر حمايتی و پاسداری از دين و جامعه است. و به تعبير معصوم عليه السلام : «ولايت، كليد ديگر واجبات است.»
سیاستگذاری دينی و اسلامی و ایمانی، تنها در قلمرو حكومت ولیفقیه جامعالشرایط فراهم مي آيد و رهبری، موجب تقويت ايمان افراد و فضاسازي ايمانی و اسلامی در سطح جامعه مي شود.
انتهای پیام/
دیدگاه شما