به گزارش ملایریها به نقل از راه دانا، حتما ضربالمثل معروف «نوشدارو بعد از مرگ سهراب» را شنیدهاید؛ ریشهی آن هم به نبرد رستم و سهراب باز میگردد که رستم خنجر زهرآلودی را بر پیکر سهراب وارد کرد و پس از آن فهمید که سهراب، پسرش بوده است. پس دستور داد نوشدارویی بیاورند تا اثر زهر را خنثی کند که پیش از رسیدنش، سهراب جان داد!
قصهی امروز سیاست خارجی دولت یازدهم در مواجهه با کشورهای اسلامی منطقه نیز اینگونه است. همه چیز از فروردین سال گذشته آغاز شد. از روزی که دو زائر نوجوان ایرانی در فرودگاه جده مورد تعرض قرار گرفتند و دیپلماسی آقای ظریف نتواست حتی یک عذرخواهی خشک و خالی هم از سعودیها بگیرد. سپس نوبت به سقوط جرثقیل در مکه و پس از آن فاجعهی تلخ منا رسید که نزدیک به 500 زائر ایرانی جان باختند و مقامات دولت یازدهم حتی نتوانستند در شناسایی و بازگرداندن اجساد زائران ایرانی اقدامات قابل توجهی انجام دهند و سرانجام با ورود رهبر انقلاب به ماجرا، سعودیها از خود نرمش نشان دادند.
اما ماجرا با اعدام روحانیِ مجاهد عربستانی، شیخ نمر باقر النمر، شکل دیگری به خود گرفت. چنانچه تا قبل از آن، ایران دست برتر را نسبت به سعودیها داشت و میتوانست با بهکارگیری روشهای گوناگون سیاسی، سلسله اقدامات حکام عربستان را در مجامع بینالمللی محکوم نماید؛ اما دولتمردان ترجیح دادند با سعودیها به مدارا رفتار کنند و به بهانهی تنشزدایی، کمترین برخوردی با عربها انجام ندادند. حتی رئیسجمهور نیز که به گفتهی نزدیکانش، هنگام سفر به نیویورک و در داخل هواپیما خبر فاجعهی منا را شنید، حاضر نشد تا سفرش را لغو کند و ترجیح داد از آمریکا به صورت تلفنی، پیگیر واقعه شود. از آن طرف، سعودیها از ماجرای حمله به اماکن دیپلماتیکشان در تهران و مشهد، نهایت استفاده را بردند و ایران را که تا پیش از آن در موضع برتر قرار داشت، منفعل ساختند. پس از آن دولتمردانِ ایرانی بودند که در تریبونهای رسمی، موضعی دفاعی گرفتند و از پسِ جنجالآفرینی سعودیها بر نیامدند.
اما امروز درحالی نشست سران سازمان همکاریهای اسلامی به کار خود پایان میدهد که در بیانیهی پایانیاش، 4 بند ضد ایرانی و یک پاراگراف علیه حزبالله لبنان گنجانده شده و بعید است که با صحبتهای دیروز حسن روحانی و توبهنامهی شب گذشتهی عراقچی، این بندها از متن بیانیهی 200 بندی حذف شوند.
صحبتهای روز گذشتهی رئیسجمهور در این نشست، و همچنین سخنان چند روز قبل محمدجواد ظریف، علیرغم محتوای قابل قبولی که داشتند، اما به مانند همان نوشدارویی هستند که پس از درج بندهای ضد ایرانی و ضد مقاومت بیان گردیده و صرفا باری را از روی دوش خود برداشتهاند. چرا که انتظار میرفت این نحوهی بیان، در موقع نیاز و آن هنگامی که ایران به راحتی میتوانست سعودیها را بهخاطر سیاستهای نادرستشان در فاجعهی منا و همچنین اقداماتِ از پیش طراحیشده جهت کاهش بهای نفت منزوی کند به کار گرفته میشد، نه حالا که کار از کار گذشته و آقای ظریف، سرنوشت «طارق عزیز» را به آنها یادآوری میکند.
عراقچی شب گذشته در گفتگوی تلفنی با خبر 21 سیما، با تأیید گنجاندهشدن بندهایی ضد ایران و حزبالله در بیانیهی پایانی نشست، صرفا به بیان اینکه «سازمان از این مواضعی که علیه ایران و حزبالله گرفته در آینده پشیمان خواهد شد» اکتفا کرد و با اشاره به صحبتهای چند روز قبل ظریف، گفت: «ایران برخورد شدیدی انجام داد.»
البته عراقچی پیش از این در ماجرای برجام، منظور خود از «فشار آوردن» و «شدت» برخورد ایران با آمریکاییها را به «پرتابکردن خودکار» و «ارسال ایمیلهای پیدرپی» به آمریکاییها مربوط دانست و نهایت اعمال فشار در دیپلماسی تدبیر و امید را به زبان خود توصیف کرد. بنابراین دولتمردان نباید انتظار داشته باشند که سیاست لبخند آنها بتواند راهبردهای ضد ایرانی برخی کشورهای منطقه را خنثی کند و پایان خوبی به نشست سازمان همکاریهای اسلامی بدهد.
دیدگاه شما