به گزارش ملایری هابه نقل از خبرگزاری خبرآنلاین، حیاط کوچک مرکز مطالعات و برنامهریزی رسانهها امروز رنگ و روی دیگری داشت. خبری از سایه بلند مردی که به او سلطان تیتر میگفتیم نبود. کسی که بارها و بارها پلههای این ساختمان را بالا آمد تا به کلاسش برسد.
امروز به جای استاد حسین قندی، همه دوستان او و البته شاگردانش در مرکز مطالعات رسانه جمع شدند تا با حسین قندی وداع کنند. از حسین انتظامی معاون مطبوعاتی و یونس شکرخواه گرفته تا فریدون صدیقی و هادی خانیکی همه آمده بودند. برای حضور در مراسم استاد خبری که بیهوا رفت.
در این مراسم مازیار ناظمی، مجری و خبرنگار در سخنانش یادی از دیدار و حضور حسین قندی در جمع کودکان سرطانی کرد: «آن روز استاد گفت اینجا اشک هم ماتم میگیرد. او طی این مدت خیلی سختی کشید اما نامش به یادگار خواهد ماند.»
حسین انتظامی، معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز که سالها در روزنامه جامجم با حسین قندی کار کرده بود یکی دیگر از شرکتکنندگان در این مراسم بود. کسی که از قندی به عنوان استادی کمنظیر یاد کرد: «این استاد کمنظیر در کنار کار حرفهای به تربیت شاگردان رسانهای همت داشت و از ویژگیهای بارزشان توجه به اخلاق حرفهای روزنامهنگاری بود.»
مجید رضاییان هم که سالها خاطره همکاری مشترک با حسین قندی را داشتبا بغض گفت: «نمیتوانم چیزی بگویم. چه بگویم جز این که استاد تیتر روزنامهنگاری ایران رفت. او را باید از آثارش و از تربیت شاگردانش شناخت. امیدوارم تفکر استاد قندی در روزنامهنگاری و اصرارش بر ادبیات صحیح مستدام باشد.»
مهسا قندی دختر استاد نیز از «بابا» گفت: «او برای من فقط بابا نبود. برای تک تک شما هم بابا بود. اگر مشکلی داشتید غصهتان را میخورد و میدانم سختگیریهایی که برای من و خواهرم انجام میداد برای شما هم داشت. شما و روزنامهنگاری عشق او بودید.»
فریدون صدیقی نیز که حال چندان خوشی نداشت گفت: «حالم بد است، قطار میرود، تو میروی، تمام ایستگاه میرود. جایش خالی است. مرد لبخند و تبسم، گوزنی که شاخهایش بر درخت گیر کرد.»
دست آخر حسین قندی روی دست شاگردان و همکارانش بدرقه شد. مردی که خاطره دهها تحریریه را در خاطرش ثبت کرده بود و دریغ که مجالی نبود تا جایی این خاطرات ثبت کند. او استاندارد روزنامهنگاری ایران را یک پله بالاتر برد و با تیترها و لبخندهایش در حافظه روزنامهنگاری ایران جاودانه شد.
دیدگاه شما