2. آبان 1396 - 13:02   |   کد مطلب: 23794
در کتاب ایران باستان نقل شده در منطقه روستای توچغاز شهری مدفون است که بیش از 3 هزار سال قدمت دارد و بعد از هگمتانه و کیان و کبریت به از بهترین شهرهای زمان خود بوده است.

به گزارش ملایری‌ها؛ توچغاز در 6 کیلومتری ملایر واقع شده است و با 540 خانوار و جمعیتی بالغ بر 2 هزار و 480 نفر را در خود جای داده است.

در وجه تسمیه نام کنونی اش آورده اند که به دلیل آب و هوای مناسب و تالاب های پر آب هر ساله جمعیت زیادی از غازها به اینجا سفر کرده و پس از اقامتی یک ماهه به سمت استان فارس کوچ می نمودند و به همین دلیل اینجا را کوچ غاز نامیده اند که بعدها به توچغاز تغییر نام داده است.

به دلیل کیفیت بالای خاک توچغاز برای تولید آجر در گذشته ای نه چندان دورشغل بیشتر مردمانش کوره داری و تولید آجر بود اما با گران شدن قیمت حامل های انرژی مردم به دامداری و کشاورزی روی آوردند و به قول آقای علی توفیقی یکی از معتمدین روستا، هر چند خاک توچغاز برای تولید آجر و سفال بسیار مناسب بود و حتی برخی خاکشناسان درصد مرغوبیت آنرا از خاک لالجین هم بالاتر می دانند اما این خاک طلایی بود که می سوخت و زمین های کشاورزی را نیز به سرعت تخریب می کرد.

عمده کار مردم این دیار دامداری و کشاورزی است و در حال حاضر رتبه اول دامداری در ملایر را از آن خود کرده است. بیشترین محصولات کشاورزی این دیار گندم، جو و یونجه است. خیار این روستا نیز از نظر طهم در ایران بی نظیر است.

مردم روستا از جدول گذاری روستا گله مند بودند و اظهار می داشتند که جدول گذاری حساب شده و مهندسی نبوده است و عدم شیب مناسب باعث تجمع لجن و آب و ایجاد گنداب و به تبع آن مشکلات بهداشتی فراوانی برای اهالی شده است که در این رابطه از مسئولین مربوطه بخصوص دهیاری و بخشداری تقاضای بهینه‌سازی و بازسازی جدول‌های روستا را دارند.

یکی از اهالی روستا نیز می‌گفت: در سفر رئیس جمهور سابق به ملایر یکی از طرح‌های ورزشی به توچغاز آورده شد و تا پایان دولتش 75 درصد ساخت ورزشگاه پیش رفت اما پس از روی کار آمدن دولت بعدی کار متوقف شد و هم اکنون از آن به جای"خرمن جا" استفاده می شود.

وقتی از آداب و رسوم مردم توچغاز پرسیدیم از جشن "حکومت زنان" برایمان گفتند که در گذشته مردان توچغاز در روز 16 فروردین همه ساله به منظور تفرج و شکرگزاری از خداوند آب چشمه های سربند را می بستند و در اطراف آن اتراق نموده و با قربانی کردن گوسفند از پروردگار سپاسگزاری می کردند و چون همه مردان روستا را خالی می‌کردند به آن جشن "حکومت زنان" می گفتند.

زنان روستا نیز که اداره روستا به آنان سپرده شده بود با انتخاب یکی از زنان زرنگ و کاردان که او را شاهباجی می‌نامیدند آداب و رسوم خاص آن روز را به اجرا در می‌آوردند و می‌گویند وقتی آوازه این جشن به گوش کریمخان زند رسید خواهر خویش را به توچغاز فرستاد تا در این جشن بی‌نظیر شرکت کند و هزینه ساخت حمامی را هم در اختیار کدخدای وقت روستا قرار داد.

دو تپه باستانی به نام‌های تپه پایین معروف به ماست بندان و تپه بالا که می گویند با تپه نوشیجان یک راه ارتباطی زیر زمینی دارد، گویای قدمت تاریخی این منطقه است. در روستا نیز مسجد جامعی وجود دارد با قدمت 150 سال که یک عمارت باستانی و تاریخی محسوب می‌شود. می‌گویند این مسجد به دستور اسدالسلطنه و در دوره قاجار ساخته شده است و بخشی از این مسجد قدیمی در حال تخریب است و نیازمند تعمیرات اساسی برای حفظ بنا با کمک سازمان میراث فرهنگی و اداره اوقاف می‌باشد.

حسینیه روستا نیز نماد وحدت و همدلی مردم است و از این حسینیه که شامل دو سالن بزرگ در دو طبقه است برای برگزاری مراسم مختلف استفاده می‌شود.

این روستا در دوران دفاع مقدس 35 شهید تقدیم انقلاب کرده و شهید سعید شاملو یکی از شهدای مدافع حرم ملایر نیز اهل توچغاز بوده است.

وجود دو آزاده سرافراز و تقدیم دو شهید جاویدالاثر از دیگر افتخارات این روستا و نشانگر پایبندی اهالی آن به انقلاب و راه امام خمینی(ره) است.

در ادامه ساعتی را مهمان شاعر گرانقدر این خطه، حاج ابوالقاسم رنجبر متخلص به "رنجیده ملایری" بودیم. انسانی وارسته، متواضع و دوست‌داشتنی که فریدون محمودی در مقدمه دیوان او به نام گنجینه رنجیده ملایری مرقوم نموده است:"رنجیده کودکیش را در روستایی سرسبز و در مواجهه با مردمانی زلال‌اندیش و آبگون سپری نموده که به اشعار او جلا و صفایی خاص بخشیده است. ارادت شاعر به رسولان راستین تاریخ و ائمه اطهار علیهم السلام و انوار قرآن کریم از دیگر مؤلفه‌های درخشان و تابناک اوست که به شعرش رنگ و بویی عارفانه بخشیده است. او شاعری است که در ترسیم طبیعت و فصول رنگارنگ و ریزه‌کاری‌ها در قافیه‌بندی و قوافی، هنرمندانه استاد است."

او در نقاشی رنگ و روغن نیز استادی چیره‌دست است و آثار ارزشمندی را بر روی بوم خلق نموده است. استاد رنجبر در جست‌وجوی طبیعت بکر و بی غل و غش و خسته از سلطه تکنولوژی و اسارت شهر نشینی، در بیشتر روزهای سال محل زندگی اش(کرج) را رها می کند و به باغ خود در توچغاز پناه می‌برد. استاد با دستان هنرمند و ذهن خلاق خود محیطی را ساخته است که دل هر بیننده‌ای را می‌رباید تا بی‌اختیار به ذوق و هنر او احسنت بگوید.

استاد رنجبر دیوان اشعارش را در دو جلد با عنوان گنجینه رنجیده به زیور طبع آراسته و کتاب دیگری هم با عنوان "بهشت گمشده" به نثر نگاشته است که آماده چاپ بوده و همت مسئولین را می‌طلبد.

 

انتهای پیام/

دیدگاه شما

آخرین اخبار