به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «ملایریها» ؛ روزنامه اعتماد نوشت:
مردادماه امسال وقتی هنوز همگی در شوک جنگ ۱۲ روزه بودیم صدای فریادهای زنی را در شبکههای اجتماعی شنیدیم که از برداشت پتاس در محدوده تالاب گاوخونی میگفت و تاثیری که بر تالاب، آلودگیهای زیست محیطی و سلامت مردم منطقه دارد. همان زمان سازمان محیط زیست به ماجرا ورود کرد و فعالیت شرکت پتاس در ۱۳ کیلومتری تالاب گاوخونی به دلیل نبود مطالعات کامل هیدرولوژی متوقف شد تا از تبعات زیستمحیطی مشابه دریاچه ارومیه جلوگیری شود. با وجود این اما گویا فعالیت طولانی مدت معادن و به ویژه معدن نمک در حاشیه تالاب گاوخونی که در هفتههای گذشته متوقف شد، اثرات خود را بر سلامت مردم منطقه گذاشته است. گسترش بیماریهای نادر و همچنین انواع سرطانها و به ویژه سرطان خون در میان حسنآباد و بخشهای جرقویه و ورزنه طی سالهای گذشته به قدری بوده است که حالا مردم منطقه در طوماری خواستار رسیدگی به وضعیت و انجام تحقیقاتی در این زمینه شدهاند.
در این طومار که خطاب به استاندار و مدیران محیط زیست اصفهان، نمایندگان مجلس، شرکت آب منطقهای و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نوشته شده و تصویر آن به همراه امضای اهالی منطقه در اختیار خبرنگار روزنامه «اعتماد» قرار گرفته، آمده است: «ما امضاکنندگان زیر، اهالی بخشهای جرقویه و ورزنه (ساکنان حاشیه تالاب بینالمللی گاوخونی) خواستاریم که در جهت پیشگیری از بروز فاجعه انسانی بر اثر خشکی بستر تالاب گاوخونی و پراکنش شدید ریزگردهای آلوده به فلزات سنگین در منطقه و نگرانی از تشدید بروز انواع بیماریها، امکان جریان حداقلی دائمی آب زایندهرود برای رسیدن به تالاب گاوخونی و ایجاد پوشش مرطوب، در جهت حفظ سلامت مردم منطقه و احیای زیستبوم این تالاب را فراهم نمایند. همچنین خواهشمندیم از انجام هرگونه فعالیت صنعتی و معدنی که منجر به آسیب رسیدن به بستر بحرانی تالاب و گسترش ریزگردها و خشکی بیش از پیش تالاب میگردد، جلوگیری نمایند.» آنها در این نامه خواستار بررسی فوری میزان تأثیرات سوءِ ایجاد شده و در کمین نشسته این مواد بر سلامت ساکنان حاشیه تالاب، بهویژه میزان گسترش انواع سرطانها شدهاند تا دستور انجام پروژههای تحقیقاتی لازم در این زمینه صادر شود.
بررسیهای خانه به خانه و شیوع انواع سرطان
هنوز البته مسوولان هیچ گونه پاسخی به درخواستهای مردم منطقه ندادهاند اما بررسیهای میدانی فرشته عالمشاه، عضو گروه بوم سبز کویر و مدیرعامل موسسه رویش سرزمین امید و هنرمند سرای آلمُن با همراهی چند تن از فعالان محیط زیست و اساتید دانشگاه، شیوع محرز سرطان در این مناطق را تایید میکند. او به «اعتماد» میگوید: «فعالیت من در حسنآباد و روستای دستجرد متمرکز است و بر اساس مشاهدات عینی، وضعیت به گونهای است که تقریبا در هر خانهای با بیماریهای مختلفی ازجمله سرطان خون، انواع سرطانها و بیماریهای خودایمنی مواجه هستیم.» عالمشاه از این وضعیت به شدت نگرانکننده با عنوان نوعی اپیدمی یاد میکند که باعث شده است سال گذشته در تصمیمی خودجوش یک طرح آمارگیری خانه به خانه را همراه گروهی از همکاران و فعالان محیط زیست انجام بدهند تا وضعیت دقیقتر بررسی و نوع سرطانهای شایع در این منطقه کوچک با جمعیت حدود ۵ هزار نفر مشخص شود.«نتایج اولیه نشان داد که سرطان خون در این منطقه شایعترین نوع سرطان است و متأسفانه اکثر بیماران از این بیماری جان سالم به در نمیبرند. درمان موثر و گستردهای برای این نوع سرطان وجود ندارد و روشهایی مانند پیوند مغز استخوان نیز محدودیتها و مشکلات خاص خود را دارند. بعد از سرطان خون، بیماریهای خودایمنی نیز به طور چشمگیری در این منطقه شیوع یافته است. این روند گسترش بیماریها به گونهای است که در برخی از خانوادهها، حتی در جمعیتی کوچک، چهار نفر از اعضا به این بیماریها مبتلا هستند که این وضعیت کاملا غیرطبیعی و نگرانکننده است.»
اگر چه این گروه در بررسیهای خانه به خانه، آماری را با ذکر آدرس، شماره تلفن و دیگر مشخصات افراد دارای بیماری و خانوادههای دارای بیمار احصا کردهاند اما دست به عصا هستند و آن را اعلام نمیکنند چرا که با اعلام و انتشار آن از سوی رسانهها، احتمالا به تشویش اذهان عمومی متهم خواهند شد بنابراین ترجیح این است که مراجع قانونی با بررسیهای علمی و دقیق در این زمینه ورود کنند. این فعال محیط زیست هم میگوید که ارائه دقیق آمار نیازمند بررسی از طریق مراجع علمی و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است: « برای بررسی دقیقتر این موضوع، درخواست رسمی و طوماری تهیه شده و از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان خواسته شده است تا وارد عمل شود و تحقیقات علمی و آماری جامع و دقیق در این زمینه انجام بدهد. هدف این است که شفافسازی کامل انجام شود، دادهها به صورت علمی تحلیل و مقایسه گردند و نتایج قابل اتکا و مستند ارایه شود. تحقیق انجام شده توسط ما پژوهش علمی محسوب نمیشود، بلکه یک آمار میدانی است که در بازه زمانی ۱۰ ساله جمعآوری شده است.» او معتقد است که احصا آمار البته به این راحتی نیست چرا که بسیاری برای درمان به شهرهای مختلف از جمله تهران مراجعه میکنند یا مثلا مواردی که دختران جوان مثلا مبتلا به بیماری اماس هستند، خانواده آن را اعلام نمیکند. بنابراین، ضروری است که شبکه بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی به طور تخصصی و علمی وارد این موضوع شوند و با روشهای علمی وضعیت را بررسی و تحلیل کنند. عالمشاه بحث آمار در این زمینه را این طور توصیف میکند که فرض کنید درختان منطقه به طور محسوسی در حال خشک شدن هستند که به راحتی هم قابل مشاهده است، اما برای اعلام رسمی و اقدامات بعدی نیاز به مدارک و اسناد علمی و مستند است. این مسائل در آن منطقه به قدری نزدیک و پیوسته اتفاق میافتد که آنها دیگر نمیتوانند سکوت کنند چون اصالتا اهل همان منطقه هستند و این درگیریها به طور مستقیم همه آنها را تحت تأثیر قرار داده است. فرشته عالمشاه نمونههای زیادی از اطرافیان خود را مثال میزند که در این سالها به سرطان یا بیماریهای نادر مبتلا شده، به همین دلیل فوت کرده یا هنوز درگیر بیماری هستند. «مردم به طور پیوسته و ناگهانی جلوی چشممان پرپر میشوند و این وضعیت بسیار دردناک و هشداردهنده است.»
این فعال محیط زیست تاکید میکند که قدم اول درخواست مردم منطقه ارائه آمار رسمی و شفاف است تا افکار عمومی نسبت به ابعاد مساله حساس شود: «از مسوولان میخواهیم که مرگومیرها و موارد مبتلا در محدوده مورد بحث را نسبت به جمعیت همان محدوده محاسبه و اعلام کنند (نرخهای خام و استاندارد شده به ازای جمعیت). نتایج را بهصورت آماری و مقایسهای (با بازههای زمانی و با مناطق مشابه) منتشر کنند تا مشخص شود آیا شیوع فعلی از حد انتظار فراتر رفته است یا خیر. ما در این زمینه آمادگی داریم پس از آغاز پژوهش، اطلاعاتمان را در این زمینه در اختیار پژوهشگران و نهادهای مسوول قرار بدهیم. از مسوولان ذیربط درخواست میکنیم که فورا یک مطالعه اپیدمیولوژیک مستقل و معتبر آغاز کنند و نتایج شفاف و مکتوب آن را در اختیار مردم قرار بدهند.»
کارزاری برای احیای تالاب
با وجود آنکه فعالیت معدن نمک در حال حاضر متوقف شده، درخواستهای مکرر مردم منطقه طی یک ماه و نیم گذشته برای انجام تحقیقات رسمی و علمی در این زمینهها همچنان بیپاسخ مانده است. تاکنون هیچ اعلام رسمی، گزارش مکتوب یا نتیجه مشخصی از سوی نهادهای مسوول عنوان نشده و صرفا وعدههایی مبنی بر «در حال بررسی بودن موضوع» به آنها داده شده است. «در این زمینه دو طومار به عنوان بخشی از مستندات مردمی تهیه و منتشر شده است؛ یکی از آنها در منطقه حسنآباد برای بخش جرقویه و دیگری در منطقه ورزنه قرار داده شد. هر دو طومار با استقبال گسترده مردم مواجه شد و توسط جمع زیادی از اهالی امضا شد و برخی مسوولان محلی نیز از این درخواست مردمی حمایت کردهاند. شمارش دقیقی از امضاها انجام نشده است با وجود این، بازخوردهای مردمی از طریق تماسهای تلفنی و پیامها نشان میدهد که خواست عمومی برای پیگیری این موضوع بسیار گسترده و جدی است. در کنار این اقدامات، راهاندازی یک کارزار عمومی برای احیای تالاب نیز در دست پیگیری است و امیدواریم با مشارکت مردمی، این کارزار به تعداد مورد نظر برسد و بتواند فشار موثری برای جلب توجه نهادهای مسوول ایجاد کند.» کارزار مربوط به احیای تالاب و حمایت از محیط زیست، این روزها در حال نهایی شدن است و نهایتا تا پایان هفته جاری، همزمان با مناسبت روز زایندهرود، در سایت کارزار منتشر خواهد شد.
نمکهای آلوده به فلزات سنگین
یکی دیگر از مشکلات جدی دیگری که این گروه در حال پیگیری آن است ورود سازمان غذا و دارو به مساله خروج معدن نمک است چرا که نمکهای آلوده به فلزات سنگین، حتی به عنوان نمک خوراکی با بستهبندیهای مناسب وارد بازار میشوند و همین موضوع سلامت مردم را به خطر میاندازد. هیچ اطلاعاتی هم درباره مسیر تولید این نمکها و فرآیند تصفیه و فرآوری آنها برای کاهش خطرات آن در دسترس نیست. این در حالی است که حتی برخی رستورانها به صورت عمده از این نمکها استفاده میکنند که نتیجه آن مشکلات جدی برای سلامت اهالی منطقه است.«ما این موضوع را بهطور عینی مشاهده کردهایم و از منابع مختلفی که این نمکها را به رستورانداران عرضه کردهاند، اطلاع یافتهایم. این مساله به صورت تصادفی و پراکنده اتفاق افتاده است، اما میتواند یکی از عوامل مهم در گسترش بیماریهای سرطانی در منطقه باشد.»