به گزارش ملایریها به نقل از فارس؛حجتالاسلام سیدمجتبی حسینی یمین شامگاه یکشنبه در همایش فرهنگیان حامی حجتالاسلام رئیسی با عنوان «خیزش برای تغییر» به اصل انتخابات و جریانشناسی آن پرداخت و اظهار کرد: به فرموده فقهای اسلام شرکت در انتخابات واجب است و طبق بیانات مقام معظم رهبری قبل از اینکه مهم باشد چه کسی رأی میآورد، اهمیت شرکت مردم در انتخابات است.
وی با تاکید به دعوت افراد به شرکت در انتخابات، گفت: فقها اشاره به واجب بودن امر به معروف دارند و حال قبل از اینکه با افراد بحث کنیم که به چه کسانی رأی بدهند باید متقاعد به رأی دادن آنها کنیم.
استاد حوزه و دانشگاه در همدان با اشاره به اینکه فقها میگویند که به اصلح رأی دهید، افزود: به نظر اصلح کسی است که عقایدش به اسلام نزدیک باشد.
وی با بیان اینکه دعوایی که اکنون بین کاندیداها وجود دارد موضوع گفتمانی 150 سال پیش است، گفت: ایران در اواسط دوره قاجاریه با دنیای غرب آشنا شد و با دیدن شرایط غرب به عقبماندگی خود پی برد، روشنفکران به غرب میروند و این مسئله به مردم و علما کشیده میشود، در آن زمان دو نوع تفکر ایجاد میشود که برخی معتقدند برای جبران عقبماندگی به سمت غربی شدن پیش رفت و عدهای نیز معتقدند باید به اسلام واقعی برگشت.
حسینی یمین با بیان اینکه این تفکر در ایران و کشورهای اسلامی شکل گرفت که جبهه اول میگویند باید برای رشد از نوک پا تا فرق سر غربی شد، خاطرنشان کرد: در آن زمان ما این افراد را به اسم روشنفکران میشناسیم که حتی برخی روحانیون نیز در بین آنها بودند.
استاد حوزه و دانشگاه در همدان با بیان اینکه همین تفکر در دوره پهلوی اول و دوم وجود دارد که معتقدند باید ظاهر و باطن را به سمت غربی شدن پیش برد، گفت: 54 سال این اتفاق میافتد اما احساس میکنند با چنین تفکری هیچ خبری از پیشرفت نیست.
وی با اشاره به اینکه نوع تفکر دوم مانند تفکر سیدجمالالدین اسدآبادی، اقبال و عبده و... است، افزود: اینها قائلند اگر قرار است رشدی باشد باید به اسلام راستین برگشت که این نوع تفکرها نیز امروزه وجود دارد.
حسینی با بیان اینکه این جریان قبل از انقلاب و بعد از آن وجود داشت که سال 76 به اسم جریان راست و غرب و بعد از سال 76 به اسم جریان اصلاح طلب و اصولگرا معروف شد و امروز آن را به اسم جریان انقلابی و غیرانقلابی و اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی میشنویم، گفت: دعوا سر دو مسئله است که آیا دین حداقلی را قبول داریم یا دین حداکثری را؟ یا رفتن به سمت غرب و بازگشت به اسلام راستین؟ که البته هر دوی این شعارها در تئوری تفاوت دارند و کسانی که در هر دو وارد شدند فقط درصدی را اجرا کردهاند.
وی با طرح سئوال اینکه فرق بین جریان اصولگرایی و اصلاح طلبی چیست؟، افزود: متاسفانه اکثراً جواب غلطی در این زمینه میدهند و شاید 90 درصد جامعه فرق آن را این طور تعریف کنند که اصلاحطلبها دنبال اصلاح در جامعه هستند و اصولگراها به اصول پایبند هستند که در واقع جواب نادرستی است چراکه یک نفری از اصولگراها وجود ندارد که قائل به اصلاح نباشد و اصلاحطلبها نیز میگویند به برخی از اصول پایبند هستیم.
استاد حوزه و دانشگاه در همدان با بیان اینکه در معنای لغوی اصلاحطلب مقابل افسادطلب است، افزود: در چه علمی اصلاح طلب مقابل اصولگرا قرار میگیرد محل بحث است!
وی با اشاره به اینکه هر لفظی اصطلاح لغوی و اصطلاحی دارد، گفت: در علوم سیاسی گفته میشود که اصلاحطلب میخواهد از قوانین موجود استفاده کند تا در امور فردی تغییر ایجاد کند و این تفکر در مقابل انقلابی قرار میگیرد که اصول را قبول ندارد و میخواهد دگرگونی ایجاد کند.
حسینییمین با بیان اینکه متاسفانه جامعه با مفاهیم سطحی برخورد میکند اما رهبری استاد مفهومسازی هستند و دائم در حال مفهومسازی، افزود: ما را به دوری انداختهاند که عدهای اسم خود را اصلاحطلب بدانند و بگویند که میخواهیم تغییر را به نفع مردم و جامعه هستیم اما واقعا باید گفت ما اینقدر سادهایم که بگوییم اصلاحطلب به دنبال اصلاح و اصوگرا به دنبال افساد هستند، در حالی که باید پرسید در کدام علمی اصلاح طلب مقابل اصولگراست؟.
وی اصلاح طلبی ترجمه رفرمیستی است که از غرب به وجود آمده و در ایران استفاده میشود، افزود: در مقابل رفرمیسمها بنیادگراها قرار میگیرند و در این فضاهاست که اصلاحطلبی مقابل اصولگرایی قرار میگیرد.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه اینها اعتقاد دارند کلیسا و خدا کنار میرود و مفهومی ایجاد میشود به نام سکولاریسم و جدایی دین از اجتماع که سیاست مهمترین بعد اجتماع است، گفت: به این نهضت رفرمیسم یعنی اصلاحطلبی دینی گفته میشود که معتقد است دین باید از عرصه اجتماع کنار رود؛ حال اگر خدا کنار برود و سکولاریسم باشیم چه کسی باید جامعه اداره کند؟ بنابراین مفهومی به نام اومانیسم به وجود میآید که گفته می شود خدا هیچکاره است و انسان محور همه چیز است!
وی با بیان اینکه اومانیسم در عرصه فردی اعتقاد دارد که هر چه دلش بخواهد انجام دهد و در عرصه اجتماعی بگوید هر چه دلمان میخواهد و نتیجه آن دموکراسی است به همین دلیل کشورهای غربی را به عنوان لیبرال دمکراسی میشناسیم، افزود: کتابی نوشته میشود که در عرصه اجتماع، خدا وجود ندارد و این فضای اصلاحطلبی دینی در دنیای غرب ترجمه و وارد کشور میشود!
حسینییمین با اشاره به اینکه اصولگراها در غرب معتقدند که مباحث مسیحیت باید در اجتماع اجرا شود، گفت: فرق اصلاحطلب و اصولگرایی نه در معنای لغوی و نه در معنای اصطلاحی است بلکه بر مبنای دین حداقلی است.
وی در ادامه سخنانش با بیان اینکه سند 2030 یکی از نمودهای این جریان است، قصهای که گفته میشود آیا پلیس می تواند در دین مردم دخالت کند یا نه؟ تصریح کرد: روحانی مطرح میکند که دولت موظف به بهشت و جهنم بردن مردم نیست که اینها سرریز آن تفکر است.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اشکالات سند 2030 نظیر حذف آموزش مذهبی از آموزش پایه که معتقد است دین در سبد تحصیلی افراد وجود ندارد، بیان کرد: طرح حذف خشونت از دیگر مواردی است که بر این سند وارد شده است، البته خشونت از نظر آنها به درسهایی چون داستان حسین فهمیده، اردوی راهیان نور برمیگردد که باید از کتابها حذف شود ، البته این سند صرفاً اجرا شده و در مجلس تصویب نشده است.
وی با بیان اینکه آموزش مسائل جنسی موضوع دیگری است که در این سند مطرح شده است، گفت: در این سند به این مسئله که خانواده اعم از تک جنسی و دوجنسی اشاره شده است.
حسینییمین با بیان اینکه فرق بین جریانهای موجود در کشور در پیاده نظامها نیست و در تئوریسینهاست، گفت: در قصه تئوریسینها اسلام بین حداقلی و حداکثری است که امام (ره) آن را به اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی تقسیم کردهاند.
انتهای پیام/م